محل تبلیغات شما

کتابخانه ملاحسینقلی شوندی




چهارشنبه(۲۲ آبان ماه): کتاب و پایتخت کتاب ایران

پنج‌شنبه(۲۳ آبان ماه): کتابخانه، کانون فرهنگی محله

جمعه(۲۴ آبان ماه): کتاب، کتابخوانی و کتابدار

شنبه(۲۵ آبان ماه): وقف کتاب، ترویج کتابخوانی

یکشنبه(۲۶ آبان ماه):‌ مدرسه کتاب محور، دانش آموز کتابخوان

دوشنبه(۲۷ آبان ماه): کودک، کتاب، آینده

سه‌شنبه(۲۸ آبان ماه): کتاب مبنای تمدن

چهارشنبه(۲۹ آبان ماه): کتاب، رسانه و فضای مجازی

پنج‌شنبه(۳۰ آبان ماه): کتابفروشی، پاتوق فرهنگی

شعاری که دوباره شعار هفته کتاب شد

عکس کتاب

بنا بر تصمیم شورای ت‌گذاری بیست و هفتمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، حال خوش خواندن» برای دومین‌بار به عنوان شعار هفته کتاب انتخاب شد.

به گزارش ایسنا به نقل از ستاد خبری بیست و هفتمین دوره هفته کتاب، در نخستین جلسه شورای ت‌گذاری بیست و هفتمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران،  انتخاب شعار به بحث و نظرسنجی گذاشته شد و بر اساس اعلام نظرات اعضای این شورا به ستاد هفته کتاب و همچنین اقبال عمومی به این شعار در دوره پیشین، برای دومین‌بار حال خوش خواندن» به عنوان شعار این هفته فرهنگی و ملی انتخاب شد.


بدبوترین روز در باغ وحش

بدبوترین روز در باغ وحش

در کتاب بدبوترین روز در باغ وحش» دفع فاضلاب در باغ‌وحش میلتون میدو آغاز یک ماجرای پیچیده و در هم دیگر است که همه را از رییس باغ وحش تا مراقبان جانوران و خود جانوران درگیر خود می‌کند.

در کتاب بدبوترین روز در باغ وحش» در گرم‌ترین روز سال بیرون از باغ‌وحش میلتون میدو یک اتوبوس در چاله‌ای بزرگ روی لوله‌های فاضلاب می‌افتد. لوله‌ها را می‌بندند تا کار تعمیرات پیش برود. و این آغاز دردسرهای باغ‌وحش است. با مدفوع جانوران چه باید کرد؟ نگهدارنده‌های جانوران هر کدام سعی می‌کنند به روشی از شر مدفوع جانوران خود خلاص شوند و این آغاز کلی دردسر است و بو همه‌یی باغ‌وحش را بر می‌دارد. بالاخره راهکاری به ذهن آقای پیکلِز، مدیر باغ‌وحش، می‌رسد. با کمک جانوران اتوبوس را از چاله در می‌آورد تا بشود لوله‌ها را تعمیر کرد. سیستم فاضلاب دوباره راه می‌افتد و همه نفسی راحت می‌کشند.

درباره نویسنده و تصویرگر کتاب بدبوترین روز در باغ وحش»

آلن راسبریجر» رومه‌نگار شناخته شده‌ انگلیسی است و مدتی نیز سردبیر رومه‌ی گاردین بوده است. سردترین روز در باغ‌حش» یکی از سه کتاب او برای کودکان است که داستان آن‌ها در یک باغ‌وحش می‌گذرد و اولین تجربه‌ی او در حوزه‌ی نویسندگی ادبیات کودکان است. راسبریجر در این مجموعه، باغ‌وحش که فضایی آشنا و جذاب برای کودکان است را به عنوان مکان مرکزی داستان‌هایش انتخاب کرده است و در هر داستان با زبان طنز سلسله رخدادهای پشت هم و پیچیده‌ای را که یک رخداد ساده سرآغازشان بوده است روایت می‌کند.
 
بن کورت» تصویرگر انگلیسی کتاب‌های کودکان است. تصاویر او تکمیل‌کننده‌ داستان‌های آلن راسبریجر هستند و کودک را به شخصیت‌ها نزدیک‌تر می‌کنند.

کتاب‌های سردترین روز باغ‌وحش» و شلوغ‌ترین روز باغ‌وحش» کتاب‌های دیگر این مجموعه‌ سه جلدی هستند.


جرات داشته باش

جرات داشته باش

کتاب جرات داشته باش» به زبانی ساده سعی بر این دارد تا مفاهیم رضایت از خود و تلاش برای یادگیری کارهای تازه را با روش بازی به مخاطب کودک منتقل کند.

تمرکز کتاب بیشتر بر روی بله» و نه» گفتن است. در واقع تقویت اعتماد به نفس و استقلال شخصیت و به طبع آن جرات‌مندی برای انجام کارهای تازه از اهداف آموزشی این کتاب است.
انتخاب فعالیت‌ها و بازی‌ها در انتهای کتاب جرات داشته باش» را تبدیل به کتابی کاربردی برای کار با کودک کرده است و والدین و مربیان می‌توانند از این فعالیت‌ها در کار با کودک بهره ببرند. جرات داشتن بر شکل‌گیری همه ویژگی‌های یک فرد اثر می‌گذارد و به او کمک می‌کند تا انتخاب‌های عاقلانه‌ای بکند و از عهده چالش‌ها برآید. خواندن این کتاب ساده به کودکان کمک می‌کند تا مهارت‌های لازم برای داشتن شهامت و اعتماد به‌نفس را بیاموزند.
آن‌ها یاد می‌گیرند کاری را که به نظرشان درست است انجام دهند و شجاع باشند، حتی اگر آن کار برایشان سخت باشد.


ولفی و فلای: گروه در حال فرار

ولفی و فلای: گروه در حال فرار

ولفی و فلای: گروه در حال فرار» جلد دوم مجموعه ولفی و فلای» باز هم یک دردسر دیگر برای رناتا اتفاق می‌افتد. این‌بار او باید در مسابقه استعدادیابی مدرسه شرکت کند.

از نظر مادر و پدر رناتا او هیچ کاری بلد نیست و هیچ کاری انجام نمی‌دهد. اما رناتا خواندن کتاب و تنهایی را بیش از هر کار دیگری دوست دارد به ویژه کتابی درباره هلیکوپترها. اما رناتا نمی‌تواند همین‌طوری بنشیند توی خانه! پدر و مادرش او را می‌فرستند به کلاس تئاتر و رناتا نقش یک گرگ خوابیده را بازی می‌کند، آن هم نیم ساعت روی زمین. رناتا آن‌جا فلای را هم می‌بیند که انگار او هم استعدادی در تئاتر ندارد. یک روز که باز مادر و پدر به خانه عمو بابی می‌روند، رناتا خانه را خالی می‌بیند برای ساختن چیزی دیگر. این‌بار یک هلیکوپتر. اما باز سروکله مزاحم پیدا می‌شود. فلای در می‌زند و رناتا در را باز نمی‌کند. فلای هم خودش را از پنجره می‌اندازد توی خانه و از رناتا می‌خواهد تا به آهنگی که برای مسابقه استعدادیابی ساخته گوش دهد. رناتا هم با بی میلی می‌پذیرد و فلای می‌خواند و رناتا کمک‌اش می‌کند. حتی روی قابلمه ضرب می‌گیرد تا ریتم فلای درست شود! فلای هم برای‌اش از درقابلمه سنج می‌سازد و می‌گوید آن‌ها باید یک گروه شوند. این پیشنهاد برای رناتا بد نیست. حداقل از دست پدر و مادر و خواسته‌های‌شان برای شرکت در مسابقه استعداد یابی خلاص می‌شود اما درخواست‌های عجیب فلای تمامی ندارد. وقتی خانه صحنه کنسرت می‌شود و طرفداران به آن‌ها هجوم می‌آورند و ولفی (رناتا) و فلای سوار هلیکوپتر می‌شوند، دیگر همه چیز باورنکردنی‌تر چیزی است که رناتا فکرش را می‌کرده حتی باورنکردنی‌تر از سوار شدن آن‌ها به زیردریایی مقوایی در جلد اول. داستان این‌جا تمام نمی‌شود. هنوز شرکت در مسابقه استعدادیابی مانده. گروه ولفی و فلای جایزه را می‌برند یا نه؟

جلد دوم مجموعه ولفی و فلای» خواننده را به یک سفر هیجان‌انگیز در زندگی ولفی و فلای دعوت می‌کند. دختری که همیشه دوست دارد در لاک خودش بماند و پسری که شلوغ و پر سرو صداست و هیچ دری به روی‌اش بسته نمی‌ماند. ترکیب این دو در هر جلد، ماجراهای بامزه و عجیبی را می‌آفریند. قدرت تخیل باورنکردنی فلای همه چیز را برای ولفی (رناتا) هم واقعی می‌کند. مادر و پدر رناتا حریف او نمی‌شوند، اما فلای به راحتی او را از لاک‌اش بیرون می‌کشد و دنیای‌اش را تغییر می‌دهد. این تغییر بدون مداخله در دنیای رناتا است و از ترکیب دنیای خودش و دنیای رناتا عجایبی می‌آفریند.

مجموعه ولفی و فلای» نشان می‌دهد که لازم نیست کسی را تغییر بدهیم. باید یاد بگیریم چه‌طور با همه تفاوت‌های‌مان با هم راه بیاییم و همراه شویم و از ترکیب آن‌ها زندگی هر دوی‌مان را پر از شگفتی کنیم.  جلد اول این مجموعه به نام ولفی و فلای» از دنیای متفاوت کودکان می‌گوید.

درباره نویسنده و تصویرگر کتاب ولفی و فلای: گروه در حال فرار»

کری فگن، نویسنده کتاب، از جوانی می‌نوشت. حتی آن زمان که برادرهای‌اش به ماهیگیری می‌رفتند و او به دنیال خلق داستانی برای خودش بود حالا برای کودکان و بزرگسالان می‌نویسد و برنده جایزه‌های بسیاری هم شده است.

زوئی سی، تصویرگر کتاب، وکیل است اما در کنارش تصویرگر و انیماتور است. او به قدرت واژه‌ها باور دارد اما گمان می‌کند هر جا واژه کم می‌آورد، تصویر موفق می‌شود.


کرم (مجموعه‌ کتاب موجودات حال به هم زن)

کرم (مجموعه‌ کتاب موجودات حال به هم زن)

کتاب کرم» دومین جلد از مجموعه کتاب موجودات حال به‌هم‌زن» کتابی طنز برای آشنایی کودکان با کرم‌هاست. کتاب‌های مجموعه کتاب موجودات حال به‌هم‌زن» ترکیبی از دیالوگ‌های طنزآلود و مطالب علمی است. دومین جلد این مجموعه، نویسنده به سراغ کرم‌ها، به ویژه کرم خاکی رفته است. در هر صفحه تصاویر بامزه با دیالوگ‌هایی که از زبان عنکبوت نوشته شده است ترکیب شده‌اند.

جملات با اندازه‌ی فونت متفاوت و تنوع رنگ نیز به جذابیت کتاب کمک کرده‌اند. در کتاب به این سرفصل‌ها پرداخته شده است: طبقه‌بندی تاکسونومیک کرم‌ها، انواع کرم‌ها، محل زندگی انواع کرم‌ها، کرم‌های انگل، آناتومی کرم‌ها، تاریخچه‌ی حضور کرم‌ها روی کره‌ی زمین، ویژگی‌های ریخت‌شناسی و فیزیولوژیک آن‌ها، تولیدمثل در کرم‌ها و نقش کرم‌ها در طبیعت. الیس گراول» نویسنده‌ی کانادایی کتاب‌های کودک و نوجوان است که تا کنون بیش از ۳۰ عنوان کتاب منتشر کرده است. کتاب‌های او به بیش از ۱۲ زبان دنیا ترجمه شده‌اند.

گراول از کودکی علاقه‌ی زیادی به جانوران، به‌خصوص جانوران حال به‌هم‌زن داشته است. او در مجموعه کتاب موجودات حال به‌هم‌زن» جانوران نه چندان دلچسب را تبدیل به جانورانی بامزه کرده است. هر کدام از جانوران شخصیتی خاص خود دارند و اطلاعات علمی به جای آن‌که با زبانی خشک و رسمی مطرح شود به شکلی طنزآلود به مخاطب ارائه می‌شود. از مجموعه کتاب موجودات حال به هم زن» ۶ عنوان دیگر نیز ترجمه و منتشر شده است: مگس»، موش فاضلاب»، حون بی‌صدف»، شپش»، عنکبوت» و وزغ». کتاب کرم» برای بلندخوانی مناسب است.

کاربردها و فعالیت ها

۱. پوستر بسازید. - همراه کودکان پوستری درباره‌ی کرم خاکی و نقش آن در طبیعت بسازید. - پوستری درباره‌ی چرخه‌ی زندگی کرم خاکی بسازید. - پوستری درباره‌ی توصیه‌های بهداشتی برای مبتلا نشدن به کرم انگل بسازید. ۲. آزمایش کنید. با این آزمایش می‌توانید تاثیر حضور کرم خاکی بر رشد گیاهان را بررسی کنید. ۴ گلدان یک شکل و اندازه در نظر بگیرید و به میزان مساوی خاک مشابه در آن‌ها بریزید. سپس ۲ دانه‌ی لوبیا یا کوجه گیلاسی در هر گلدان بکارید. در خاک ۲ گلدان کرم خاکی بگذارید (هر گلدان ۲ یا ۳ کرم خاکی) و ۲ گلدان را بدون کرم خاکی بگذارید. از گلدان‌ها مراقبت کنید، در نور مناسب مشابه بگذارید و هر بار به اندازه‌ی مساوی آب بدهید (دقت کنید شرایط رشد هر ۴ گلدان یکسان باشد). آیا رشد گیاهان در گلدان‌هایی که کرم خاکی دارند با گلدان‌های بدون کرم خاکی مشابه است؟ ۳. زباله‌های تر را کمپوست (پوسال) کنید. برای آشنا شدن با چگونگی تولید ورمی کمپوست (پوسال کرمی) در خانه یا مدرسه، بیشتر بخوانید.


برای بوآ چی آوردی؟

برای بوآ چی آوردی؟

کتاب برای بوآ چی آوردی؟» داستان بامزه و شیرین یک بچه بوآست که که با هدایایی که دوستانش برای تولدش می‌آورند می‌فهمد دوستانش چندان به ویژگی‌های او توجه نمی‌کنند.

روز تولد بچه بوآ است و او امیدوار است بهترین جشن تولد عمرش باشد. بوآ دوستانش را برای تولدش دعوت کرده است. دوستانش کم‌کم با هدایایی که برایش تهیه کرده‌اند از راه می‌رسند و او را ناامید می‌کنند. اورانگوتان با یک پیانوی بزرگ می‌آید بدون این‌که توجه کرده باشد بوآ که انگشت ندارد! میمون با یک عینک آفتابی می‌آید که به درد بوآی بدون گوش و بینی نمی‌خورد. پلنگ با دستکش می‌آید، آن هم برای بوآیی که اصلا دست ندارد. تنبل برای بوآی بی‌مو برس مو می‌آورد و مورچه‌خوار برای بوآی بدون پا، یک توپ فوتبال! بوآ خیلی غمگین می‌شود و به آخرین هدیه‌اش که چندان قیافه و بو‌ی خوشایندی ندارد و سوسک سرگین غلتان آن را آورده روی خوش نشان نمی‌دهد. غافل از این‌که گاهی یک هدیه‌ی به نظر ناخوشایند تبدیل به بهترین هدیه می‌شود. داخل گلوله‌ی سرگین دانه‌ی یک درخت بود. دانه جوانه می‌زند و رشد می‌کند و تبدیل به خانه‌ای مناسب برای بوآ می‌شود.

جین ویلیس» تاکنون بیش از هشتاد نوشته شامل داستان کودک، رمان و فیلمنامه نوشته است. کتاب‌های کودکان ویلیس جوایز متعددی دریافت کرده‌اند. بچه باتلاق» یکی از کتاب‌های شناخته شده‌ی او در ایران است.

تونی راس» نویسنده و تصویرگر پر کاری است. او تاکنون بیش از ۱۰۰ کتاب نوشته است و بیش از ۲۰۰۰ کتاب تصویرگری کرده است. به گفته‌ی منتقدان، همکاری راس و ویلیس همیشه منجر به خلق کتاب‌هایی فوق‌العاده شده است. قول بچه قورباغه» یکی از کتاب‌های شناخته شده‌ی ویلیس و راس در ایران است.

ترجمه‌ی کتاب روان است، اما در ترجمه‌ی نام یکی از جانوران بی‌دقتی شده است و نام پلنگ» به اشتباه یوزپلنگ» ترجمه شده است.


من زنده ام

Image result for ‫کتاب من زنده ام‬‎

کتاب من زنده ام» در حوزه اسارت و بخشی از خاطرات نانوشته ۴ بانوی اسیر ایرانی به نگارش در آمده تا پاسخگوی بسیاری از سوالات بدون پاسخ در حوزه اسارت بانوان ایرانی در زندان‌های رژیم بعثی در دوران هشت سال دفاع مقدس باشد. سی و چند روز بیشتر از حمله‌ رژیم بعث به ایران نگذشته بود که چهار نفر از دختران امام خمینی به دست نامحرمان اسیر شدند. بنات الخمینی» عنوانی بود که سربازان صدام به چهار بانوی امدادگر ایرانی داده بودند. بعثی‌ها اول که ماشینشان را محاصره می‌کنند، از خوشحالی پایکوبی می‌کنند و پشت بی سیم به فرماندهان شان اعلام می‌کنند که دختران خمینی را گرفتیم! بعدتر برخی دیگر از افسران بازجو به این بانوان غیرنظامی می‌گویند از نظر ما شما ژنرال‌های ایرانی هستید.

عنوان کتاب که بر روی جلد چاپ شده، دستخط معصومه آباد است. آن روز که برای فرار از بی خبری مفقودالاثری برای خانواده اش یا هر کسی که می‌توانست فارسی بخواند نوشته بود: من زنده ام. معصومه آباد»
این کتاب به تقریظ سید علی ‌ای و توسط انتشارات بروج به چاپ رسیده است.
بخشی از کتاب:
نمی‌خواستم جلوی دشمن ضعف نشان دهم. عنوان بنت الخمینی و ژنرال به من جسارت و جرأت بیشتری می‌داد. اما از سرنوشت مبهمی که پیش رویم بود می‌ترسیدم. نمی‌توانستم فکر کنم چه اتفاقی ممکن است بیفتد. دلم روضه‌ امام حسین می‌خواست. دوست داشتم یکی بنشیند و برایم روضه‌ عصر عاشورا بخواند. خودم را سپردم به حضرت زینب.

وقتی ما را داخل گودال انداختند، برادر‌ها جا باز کردند. روی دست و پای همدیگر نشستند تا ما دو تا راحت بنشینیم و معذب نباشیم. سرباز‌های عراقی که این صحنه را دیدند، به آن‌ها تشر زدند که چرا جا باز می‌کنید و روی دست و پای هم نشسته اید؟ و با اسلحه هایشان برادر‌ها را از هم دور می‌کردند. نگاه‌های چندش آور و کش دارشان از روی ما برداشته نمی‌شد. یکباره یکی از برادر‌ها که لباس شخصی و هیکل بلند و درشتی داشت با سر تراشیده و سبیل‌های پرپشت و با لهجه‌ی غلیظ آبادانی، جواد (مترجم ایرانی عراقی ها) را صدا کرد و گفت: هرچی گفتم راست و حسینی براشون ترجمه کن تا شیرفهم بشن. رو به سرباز‌های بعثی کرد و گفت: به من می‌گن اسمال یخی، بچه‌ی آخر خطم، نگاه به سرم کن ببین چقدر خط خطیه، هرخطش برای دفاع از ناموسمونه ما به سر ناموسمون قسم می‌خوریم، فهمیدی؟ جوانمرد مردن و با غیرت و شرف مردن برای ما افتخاره. دست به سبیلش برد و یک نخ از آن را کند و گفت:ما به سبیلمون قسم می‌خوریم. چشمی که ندونه به مردم چطور نگاه کنه مستحق کور شدنه. وقتی شما زن‌ها رو به اسارت می‌گیرید یعنی از غیرت و شرف و مردانگی شما چیزی باقی نمونده.


دختر شینا» روایت خاطرات قدم‌خیر محمدی کنعان، همسر سردار شهید ستار ابراهیمی از شهدای برجسته استان همدان است که در عملیات والفجر ۸ به شهادت رسید. قدم خیر محمدی کنعان (۱۳۴۱)، راوی کتاب، در ۱۴ سالگی با ستار (صمد) ابراهیمی هژیر ازدواج می‌کند و صاحب پنج فرزند می‌شوند. در بیست و چهار سالگی شوهرش را در جنگ از دست می‌دهد و از آن زمان و با وجود ۵ فرزند، ازدواج نکرد و به تنهایی فرزندانش را بزرگ کرد.

بهناز ضرابی‌زاده که نگارش این اثر را برعهده داشته، درباره شخصیت راوی کتاب می‌نویسد: این موضوع برای من بسیار تامل برانگیز بود، زنی که در روستا زندگی می‌کرد به فضای شهر آمده و به تنهایی در اوج جوانی، تمام هم و غمش بزرگ کردن فرزندانش شده بود بنابراین تصمیم گرفتم درباره فراز و نشیب‌های زندگی این زن با او مصاحبه کنم.

کتاب دختر شینا» توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.
بخشی از کتاب:
داشتم از پله‌های بلند و بسیاری که از ایوان آغاز می‌شد و به حیاط ختم می‌شد، پایین می‌آمدم که یک‌دفعه پسر جوانی روبه‌رویم ظاهر شد، جا خوردم،زبانم بند آمد. برای چند لحظه کوتاه نگاهمان به هم گره خورد. پسر سرش را پایین انداخت و سلام داد. صدای قلبم را می‌شنیدم که داشت از سینه‌ام خارج می‌زد. آن قدر هول شده بودم که نتوانستم جواب سلامش را بدهم. بدون سلام و خداحافظی دویدم توی حیاط و از آن‌جا هم یک‌نفس تا حیاط خانه خودمان دویدم. زن برادرم، خدیجه، داشت از چاه آب می‌کشید. من را که دید، دلو آب از دستش رها شد و به ته چاه افتاد. ترسیده بودم، گفت: قدم چه شده؟ چرا رنگت پریده؟ کمی ایستادم تا نفسم آرام شد. با او بسیار راحت و خودمانی بودم. او از همه زن برادرهایم به من نزدیک‌تر بود، ماجرا را برایش تعریف کردم. خندید و گفت: فکر کردم عقرب تو را زده پسر ندیده.


Image result for ‫کتاب دختر شینا‬‎


دا

دا» کتابی است درباره خاطرات سیده زهرا حسینی در زمان جنگ و محاصره خرمشهر و در حدود ۷۰ بار تجدید چاپ شده است. گذشته از نقد‌های فراوانی که بر این کتاب وجود دارد به بررسی مختصر آن از زبان عبدالحمید جعفری می‌پردازیم. کلمه دا» همان دایه یا دایکه یا دالکه یا مادر به زبان کردی است که مخفف آن می‌شود دا». کتاب دا خاطرات سیده زهرا حسینی، یکی از دختران شجاع خرمشهر است که آن را به مادرش تقدیم کرده است.

کتاب دا» اثر سیده زهرا حسینی  توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.
بخشی از کتاب:
رفتم طرف شیلنگ آبی که گوشه باغچه افتاده بود. شیر را باز کردم. خدا را شکر آب می‌آمد. اول دستم را که بعد از جمع کردن مغز پیرمرد خاکمال کرده بودم شستم. بعد دستم را پر از آب کردم و به طرف دهان بچه بردم. صدای گریه اش آرام شد و دهانش را به آب نزدیکتر کرد، ولی سریع سرش را برگرداند و گریه اش را از سر گرفت. بی تابی بچه را که می‌دیدیم به بی کسی و بی پناهیش فکر می‌کردم و می‌خواست دلم بترکد. دیگر نتوانستم جلوی اشکهایم را بگیرم. رفتم توی همان وانتی که هنوز مشغول تخلیه جنازه هایش بودند، نشستم. چهره زن‌های کشته شده در نظرم بود. یعنی کدامیک از این‌ها مادر این طفل معصوم بودند؟


Image result for ‫کتاب دا‬‎


پایی که جا ماند

کتاب پایی که جا ماند» یادداشت‌های روزانه سید ناصر حسینی پور از زندان‌های مخفی عراق است. سید ناصر حسینی پور این کتاب را به گروهبان عراقی ولید فرحان» سرنگهبان اردوگاه ۱۶ تکریت  که در زمان اسارت، او را بسیار شکنجه و آزار داده، تقدیم کرده است.

سید ناصر چهارده ساله بود که به جبهه رفت و در شانزده سالگی در آخرین روز‌های جنگ، در جزیره مجنون به اسارت عراقی‌ها درآمد، وقتی اسیر شد یک پایش تقریباً قطع شده و به رگ و پوستی بند بوده است. با این حال تصمیم می‌گیرد در دوره بعد از اسارت باز هم دیده‌بان اتفاقات و حوادث باشد، اما این بار بدون دوربین و دکل. او دیده‌ها و شنیده‌هایش را در کاغذ‌های کوچکی که از حاشیه رومه‌ها و کتاب‌های ارسالی سازمان مجاهدین خلق جمع آوری کرده است، با رمز می‌نویسد و در لوله عصایش جاسازی می‌کند.

کتاب پایی که جا ماند» اثر سید ناصر حسینی پور  توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.
بخشی از کتاب:
امروز بعدازظهر دمای هوا نسبت به روز‌های قبل چند درجه کمتر بود. هر چند برای ریختن آتش تهیه از غروب تا موقع طلوع خورشید مشکلی نبود؛ برای دشمن، مشکل در روز و گرمای بالای ۴۵ درجه بود. دشمن با شلیک گلوله‌های دودزا و فسفری برای ثبت تیر، جاده خندق و جاده‌های عقبه و پشتیبانی ما از جمله جاده‌های سیدالشهدا، بدر قمربنی‌هاشم، صاحب امان، شهید همت و جاده جدیدالاحداث شفیع‌زاده معروف به توپخانه را گراگیری کرد. در این‌جور مواقع دشمن جاده‌ها، سنگر‌های فرماندهی، محل تجمع نیروها، آتشبار‌های ادوات و توپخانه را با گلوله‌های دودزا نشانه‌گیری می‌کرد، دیده‌بان‌های عراقی محل اصابت گلوله‌ها را رصد کرده و برای پاتک ثبت تیر می‌کردند. آن‌طور که بچه‌های اطلاعات قرارگاه می‌گفتند، عراقی‌ها روبه‌روی جزیره مجنون فقط ۱۳۰ کاتیوشا در خط دومشان مستقر کرده بودند.


Image result for ‫کتاب پایی که جا ماند‬‎


این کتاب درباره خاطرات حمید داوودآبادی در طی سال‌های ابتدایی انقلاب تا پایان جنگ است و فصلی دارد که به آشنایی وی و شهید مصطفی کاظم زاده» می‌پردازد. این فصل یکی از بخش‌هایی بود که خیلی مورد توجه و استقبال مخاطبان قرار گرفت. به همین دلیل نویسنده تصمیم گرفت محتوای آن فصل از کتاب را با خاطراتی که از آن شهید از سال‌های بعد از جنگ دارد ضمیمه کند و همراه با عکس و اسناد که از این شهید برجای مانده است به صورت یک کتاب مستقل منتشر کند.
Image result for ‫کتاب از معراج برگشتگان‬‎

Image result for ‫ک تاب دیدی که جانم می رود‬‎

دیدم که جانم می‌رود

شهید مصطفی کاظم زاده در ۹ شهریورماه ۱۳۴۴ در محله شاهپور دیده به جهان گشود. این کتاب به زندگینامه، آشنایی، آشنایی با امام، عضویت در حزب الله شرق تهران، حضور در جبهه و آشنایی با رزمندگان دفاع مقدس، عملیات رمضان، وصیت نامه خوانی، تشییع و شهادت و . به همراه آلبوم تصاویر و اسناد منتشر شده در مطبوعات کشور در هنگام شهادت وی می‌پردازد.

این کتاب اثر حمید داود آبادی و توسط انتشارات شهید کاظمی به چاپ رسیده است.
بخشی از کتاب:
چه کار باید می‌کردم، اصلا چه کار می‌توانستم بکنم؟ مصطفی داشت می‌رفت: تنهای تنها. اما من نمی‌خواستم بروم اصلا من اهل رفتن نبودم. نه می‌خواستم خودم بروم نه مصطفی. تازه او را کشف کرده بودم برنامه‌ها داشتم برای فردا‌های دوستی مان حالا او داشت می‌رفت. او داشت می‌شد رفیق نیمه راه، من که ماندم. من که اصلا اهل رفتن نبودم ماندن مصطفی، برای من خیلی مهم و با ارزش‌تر بود تا رفتنش. حالا باید او را چه طوری از رفتن منصرف می‌کردم. بدون شک خودش بود. مگر نه اینکه من نخواستم بروم و نرفتم پس اگر او هم از ته دل به خدا التماس می‌کرد که نرود حتما می‌توانست دل خدا را به دست بیاورد. پس باید کاری می‌کردم که نگاه و خواست مصطفی عوض شود باید با خواست و تمایل او نظر خدا را هم برمی‌گرداندم.


داستان کتاب بینوایان

ماجرای رمان با داستان زندگی مسیو بی‌ین وُنو میری‌یل، اسقف شهر دینی آغاز می‌شود. پیرمرد ۷۵ ساله‌ای که ویکتور هوگو در وصف مهربانی و خوبی‌های او تقریبا ۱۰۰ صفحه‌ای می‌نویسد. این اسقف به هر طریقی به افراد بینوا کمک می‌کند، دستمزدی که از دولت می‌گیرد، پول مراسم‌ها و حتی خانه خود را نیز وقف فقرا می‌کند.

چند مورد از خوبی‌های این اسقف که در متن کتاب آمده است:

هرکس، می‌توانست به هر ساعت، مسیو میری‌یل را بر بالین بیماران و محتضران طلبد. وی بی‌خبر از آن نبود که این عمل عالی‌ترین وظیفه‌اش و بزرگ‌ترین کارش است. خانواده‌های بی‌سرپرست، یا یتیمان، محتاج به آن نبودند که آمدنش را تمنا کنند. او خود به‌ موقع می‌رسید.

هرجا که او پدیدار می‌شد مثل یک عید می‌شد. پنداشتی که در عبورش، چیزی حرارت‌بخش و درخشان وجود دارد. کودکان و پیران چنان به خاطر اسقف بر آستانه درها می‌آمدند که گویی برای آفتاب آمده‌اند. دعای خیر می‌کرد و مردم در حقش دعای خیر می‌کردند. هرکس حاجت به چیزی داشت خانه او را نشانش می‌دادند.




جملاتی از کتاب جنگ و صلح

آزادی، برابری، اینها همه بانگ دهل است که رسواییشان مدتهاست آشکار شده است. کیست که آزادی و برابری را دوست نداشته باشد؟ خود منجی ما آزادی و برابری را تعلیم داده است. خیال می‌کنید بعد از انقلاب مردم خوشبختتر شده‌اند؟ برعکس، ما بودیم که خواهان آزادی بودیم و بناپارت آن را نابود کرد. (رمان جنگ و صلح – جلد اول – صفحه ۵۵)

معتقد بود که سرچشمه همه عیبهای آدمی دو چیز است: یکی بیکاری و دیگری اعتقاد به خرافات. و دو فضیلت نیز بیشتر وجود ندارد: یکی کار و دیگری خرد. (رمان جنگ و صلح – جلد اول – صفحه ۱۴۶)

پرنس آندره‌ی گفت: بله، شما او را، این بناپارت را، دیدید؟ چطور بود؟ استنباطتان از او چیست؟» دلگاروکف که پیدا بود به این نتیجه کلی که از ملاقات خود با ناپلئون به دست آورده دل بسته است، تکرار کرد: بله، او را دیدم و مطمئن شدم که بیش از هرچیز از یک درگیری همگانی وحشت دارد. اگر از روبرو شدن با ما نمی‌ترسید چرا تقاضای ملاقات با امپراتور را داشت. چرا پیشنهاد مذاکره می‌کرد و از همه مهمتر چرا عقب می‌نشست. حال آنکه عقب‌نشینی با روش هدایت جنگ او منافات دارد. حرفم را باور کنید. او می‌ترسد، از درگیری همگانی وحشت دارد. ساعت سرنگونیش فرارسیده است. این را از من قبول کنید.» (رمان جنگ و صلح – جلد اول – صفحه ۳۸۸)



خلاصه رمان جنگ و صلح

رمان با ماجرای یک مهمانی آغاز می‌شود. صلح و آرامش در همه‌جا برقرار است و خواننده در این مهمانی با برخی از شخصیت‌های مهم کتاب آشنا می‌شود. این مهمانی وضعیت جامعه اشراف‌زاده را قبل از جنگ نشان می‌دهد.

اما در اواخر همین مهمانی که سراسر شادی و زیبایی است، زمزمه‌هایی از جنگ وجود دارد. افراد مختلف درباره ناپلئون صحبت می‌کنند که چگونه در اروپا ناآرامی ایجاد کرده است و به دنبال کشورکشایی در جهان است. جوانان با حرارت از ناپلئون صحبت می‌کنند و هیچ فکر نمی‌کنند که او ممکن است روزی به روسیه هم حمله کند. همچنین از اعلامیه‌های جنگ می‌گویند و اینکه آیا باید در جنگ احتمالی شرکت کنند یا نه.

در انتهای ضلع مردانه میز گفتگو کم‌کم پرر می‌شد. سرهنگ می‌گفت که بیانیه اعلان جنگ در پترزبورگ منتشر شده و یک نسخه از آن همان روز با پیک مخصوص به فرماندار نظامی مسکو ابلاغ گردیده و خودش هم آن را دیده است. (کتاب جنگ و صلح – جلد اول – صفحه ۱۱۳)


معرفی کتاب بیگانه»

بیگانه

مقدمه آلبرکامو بر کتاب "بیگانه"

دیرگاهی پیش "بیگانه" را در جمله‌ای خلاصه کردم که تصدیق می‌کنم بسیار شگفت‌نما و خارق اجماع است: در جامعه‌ی ما هر آدمی که در سرِ خاکسپاریِ مادرش نگرید ،خودش را در معرض این خطر می‌آورد که محکوم به مرگ شود." مرادم از آن گفته، جز این نبود که، قهرمان کتاب محکوم می‌شود؛ زیرا در بازی همگانی شرکت نمی‌کند. بدین معنی، او با جامعه‌ای که در آن می‌زید بیگانه است. در حاشیه، در کناره‌ی زندگی خصوصی، منزوی و لذت‌جویانه پرسه می‌زند. . اگر آدم از خودش بپرسد که مورسو از چه باره در بازی همگانی شرکت نمی‌کند، پاسخش ساده است: مورسو از دروغ گفتن سرباز می‌زند.

دروغ گفتن نه تنها آن است که چیزی را که راست نیست بگوئیم. بلکه همچنین و بویژه، آن است که چیزی را راست‌تر از آن چه هست بگوئیم و در مورد دل انسان بیشتر از آنچه احساس می‌کنیم بگوئیم. این کاری است که همه‌مان هر روز می‌کنیم تا زندگی را ساده‌ گردانیم. مورسو برخلاف آنچه می‌نماید نمی‌خواهد زندگی را ساده گرداند. مورسو می‌گوید که او چیست،از گُنده جلوه دادن احساس‌هایش سرباز می‌زند و جامعه بی‌درنگ احساس خطر می‌کند

پس به دیده‌ی من مورسو آدمی وازده نیست، بلکه انسانی بیچاره و عریان، و دلباخته‌ی خورشیدی است که سایه به جا نمی‌گذارد. مورسو بی‌بهره از حساسیت نیست بلکه اشتیاقی ژرف (ژرف از آن رو که خاموش است) به او جان می‌بخشد: اشتیاق به مطلق و راستی. این راستی هنوز منفی است، راستیِ بودن و راستیِ احساس کردن، ولی بدون آن هیچ فتحی بر خود و بر جهان هرگز گشودنی نیست.

بنابراین، آدمی چندان بر خطا نیست که در بیگانه سرگذشت انسانی را بخواند که بدون هیچ‌گونه نگرش قهرمانانه، می‌پذیرد، که جانش را بر سرِ راستی بگذارد.


معرفی کتاب راز فال ورق»

راز فال ورق

راز فال ورق نام کتابی‌ست نوشته یوستین گوردر نویسنده نروژی. این کتاب در ۵۳ فصل نوشته شده و هر یک از فصل‌های آن به نام یکی از برگ‌های ورق نام‌گذاری شده. ماجرای کتاب در مورد سفر پسری‌ست در جستجوی مادر به همراه پدرش. این کتاب همچون کتاب دیگر این نویسنده، دنیای سوفی، فلسفه را به زبانی ساده بیان می‌کند.

در زیر بخشی از گفتگوی دو شخصیت داستان را می‌آوریم:

-.ورقها نقش مهمی در تقویمی که ما در اینجا دنبال می‌کنیم ایفا کردند.
-گفتی تقویم؟
-بله، یک سال پنجاه و دو هفته دارد؛ سهم هر ورق یک هفته است.
به حساب کردن پرداختم و گفتم:
- پنجاه و دو ضرب در هفت می‌شود، سیصد و شصت و چهار روز.
-ولی یک سال سیصد وشصت و پنج روز دارد.  به همین جهت روز آخر را روز ژوکر می‌نامیم. این روز به هیچ ماه و هفته ای از سال تعلق ندارد. یک روز اضافی است که در آن هر اتفاقی می‌تواند بیفتد. هر چهار سال[سال کبیسه] دو تا از این روزهای ژوکر دارد.
- این .؟

-این پنجاه و دو هفته یا همان پنجاه و دو ورق به سیزده ماه و هر ماه بیست و هشت روز تقسیم شده است. زیرا سیزده ضرب در بیست و هشت هم می‌شود سیصد و شصت و چهار،اولین ماه آس است و آخرین ماه شاه. بعد از گذشت چهار سال دو روز ژوکر خواهیم داشت. این چهار سال با سال خشت آغاز می‌شود و به ترتیب خاج، دل و پیک. به این ترتیب هر کدام از ورقها یک هفته و یک ماه دارند.
پیرمرد نگاهی به من انداخت. انگار از این محاسباتش هم راضی بود و هم شرمنده.
گفتم:
-اول فکر کردم خیلی پیچیده است ولی چقدر هوشمندانه اختراع و محاسبه شده است.
پیرمرد سری تکان داد و گفت:
-خوب بالاخره باید از مغزم استفاده می‌کردم. علاوه بر این هر سال به چهار فصل تقسیم می‌شود. خشت در بهار، خاج هنگام تابستان، دل در پاییز و پیک وقت زمستان. تابستان با آس خاج و پاییز با آس دل شروع می‌شود. زمستان با آس پیک شروع می‌شود و آخرین هفته سال با شاه پیک تمام می‌شود.
»


معرفی کتاب هنر درمان»

هنر درمان

مخاطبان هنر درمان، که از تازه ترین نوشته های یالوم و چکیده ی تجربه بالینی منحصر به فردش در زمینه ی روان درمانی اگزیستانسیال و گروه درمانی است، روان درمانگران نسل جدید و نیز بیمارانشان هستند. پس مخاطبان عادی و متخصص را با هم فرا می خواند؛ قصه نمی گوید که سرگرمتان کند؛ درس زندگی، درمانگری و ارتباط می دهد، ولی با کلامی چنان جذاب که در غیرروان درمانگران و غیر بیماران هم وسوسه ی قدم نهادی به دنیای بیمار-درمانگر را پدید می آورد. کتاب، حاصل دانش عمیق، سال ها کار بالینی، استعداد، ذکاوت و طنازی نویسنده ی آن است.

همانطور که در کتاب خواهید خواند، عشق وسواس گونه یالوم به روان درمانی موجب شده رویکرد های درمانی متنوعی را تجربه کند؛ از مکاتب مختلف روانشناسی خوشه بچیند، بی آنکه به دام تعصب خشک بیفتد؛ با صراحت تمام خود و دیگران را نقد کند؛ بارها به شیوه های گوناگون درمان شود؛ همه و همه تنها به این دلیل که به بصیرتی هیجانی در درک انسان نایل آید و برای هر بیماری درمان خاص او را ابداع کند.
دانش بشری تا کنون با پدیده ای پیچیده تر از هزار توی مغز و ذهن و روان آدمی روبرو نشده است. برقراری ارتباط با این دستگاه پیچیده و درک آن، کاری سترگ است و مهارت های خود را می طلبد. همه ی ما نیازمند برقراری ارتباط انسانی درست با همنوعان هستیم و هر یک در این کتاب، نکته یا سرنخی خواهیم یافت که جایی و درارتباط با یک انسان ( موجودی منحصر به فرد که می تواند درمانگر یا بیمار خوانده شود) به کارمان بیاید.
دکتر سپیده حبیب، مترجم این کتاب، خود روانپزشک است و با یادداشت های خود درباره مفاهیم تخصصی روانشناسی و روانپزشکی، درک این اثر برجسته را برای خوانندگان غیر متخصص بسیار آسان کرده است.


معرفی کتاب پرسیدن مهم تر از پاسخ دادن است»

پرسیدن مهم تر از پاسخ دادن است

سقراط فیلسوفی تمام‌عیار بود. او همین‌قدر می‌دانست که چیزی نمی‌داند. اما این هنر را هم داشت که به دیگران نشان دهد که آنان هم با همۀ باریک‌بینی و فضل و ادعایشان، چیزی نمی‌دانند.
سقراط با تکیه به فلسفه، همه‌چیز را زیر سؤال می‌برد؛ حتی خود آن فرض‌هایی را که پیش‌تر همه‌چیز را بر مبنای آن‌ها زیر سؤال برده بود! او مثل هر فیلسوف واقعی، با تکیه بر فلسفه به ما نشان می‌دهد که چگونه خودمان زیر پای خودمان را خالی کنیم و از پاسخ‌ها که حائل میان ما و امر رازآمیزند، گذر کنیم.
کتاب پرسیدن مهم‌تر از پاسخ‌دادن است»، شما را به دنیای فلسفه دعوت می‌کند؛ البته به‌شیوۀ سقراط. با این شیوه شما از پاسخ‌هایتان به مسئله‌ها دست می‌کشید تا اینکه سرانجام بتوانید حکمتی را تجربه کنید که محصول ندانستن است.
بسیاری با این برداشتِ نادرست به فلسفه روی می‌آورند که فلسفه چیزی جز مجموعۀ دانش نیست. آنان بیش از اینکه خودشان مستقلاً بیندیشند، می‌خواهند اطلاعات جمع‌آوری کنند. اما در این کتاب عملاً نشان داده شده است که فلسفه مجموعه‌ای از اطلاعات نیست؛ بلکه پرسش‌گری و خردورزی است. فلسفه، ما را از اسارت پاسخ‌های حاضر و آماده رها کرده و برای خلق مفاهیم نو آماده‌مان می‌کند.

 


معرفی کتاب دنیای سوفی»

دنیای سوفی

دنیای سوفی (به نروژی: Sofies verden) یک رمان فلسفی اثر یاستین گوردر نویسنده نروژی است که چاپ اول آن در سال ۱۹۹۱ میلادی در نروژ منتشر شد. این اثر، داستانی است که تاریخ فلسفه را به زبانی ساده تشریح می‌کند. این کتاب تاکنون به ۵۴ زبان برگردانده شده و توجه همگان را به خود جلب کرده است.

 کتاب با روایت سوم شخص به ماجراهای سوفی آموندسن»، دختر چهارده سالهٔ نروژی می‌پردازد که ش زندگی می‌کند.
 در ابتدای داستان، سوفی نامه‌هایی از یک فرستندهٔ ناشناس دریافت می‌کند که در آن‌ها سؤال‌هایی مانند تو کیستی؟» و جهان چگونه به وجود آمد؟» نوشته شده‌اند. مدتی بعد او بسته‌های بزرگتری دریافت می‌کند که آغازگر یک دورهٔ آموزش فلسفه برای او هستند. سوفی به زودی پی می‌برد که تمام بسته‌ها توسط آلبرتو کناکس» برای وی ارسال می‌شوند. آلبرتو، سوفی را قدم به قدم با تمدن یونان باستان، ظهور مسیحیت و تاثیر آن بر فلسفهٔ یونانی، قرون وسطی و نیز دوران رنسانس، باروک و رمانتیسیسم آشنا می‌کند. در کنار این، ماجراهایی که بین سوفی و مادرش و دوستش به اسم یورون رخ می‌دهد، به داستان لحنی جذاب می‌دهد که خواننده را به دنبال کردن ماجرا ترغیب می‌کند.
 نویسنده این کتاب،یاستین گوردر، در نروژ به سال ۱۹۵۲ متولد شده است. او سالها در برگن فلسفه تدریس کرده است و پیوسته در فکر متن فلسفی ساده ای بود که برای شاگردان جوانش مفید باشد. چون متن مناسبی نیافت، شروع به نوشتن کرد و دنیای سوفی (۱۹۹۱) را آفرید.
 کتاب با استقبال غیره منتظره ای رو به رو گردید و در همان چند سال اول انتشار به بیش از سی زبان ترجمه شد و تا کنون میلیونها نسخه از آن در جهان فروش رفته است.
 گوردر استاد ساده نویسی و ایجاز است. سه هزار سال اندیشه را در ۶۰۰ صفحه می گنجاند، و زیرکانه از قول گوته میگوید: کسی که از تاریخ سه هزار ساله بهره نگیرد، درجهالت زندگی خواهد کرد.»
 و چه راحت مباحث پیچیده فلسفه غرب را ، بی آنکه مبتذل شوند به زبان ساده و شیوا و همه فهم بیان میکند: از جمله بهره جویی مسیحیت از نظریه های افلاطون و ارسطو، ریشه گرفتن فرهنگ اروپایی از فرهنگ سامی و هند_اروپایی، هگل را و بحث آنچه عقلی است، ماندنی است و دوران خود ما را و انسانِ محکوم به آزادی را و غیره و غیره.
مساله اسپینوزا

در "مساله اسپینوزا"، اروین یالوم، واقعیت و خیال را در داستانی روانکاوانه و فلسفی به نحوی فراموش نشدنی در هم می آمیزد. 

یالوم که روانکاوی با علایق فلسفی است، در این رمان به شرح زندگی و فلسفه، متفکر نامدار قرن هفدهم، "باروخ اسپینوزا"، و  داستان تکفیر و اخراج او از جامعه یهودی می پردازد و همزمان با آن تاثیر تفکر اسپینوزا را در نظریه پرداز آلمان نازی "آلفرد روزنبرگ" دنبال می کند که پرونده ای را در دوره نازی ها تحت عنوان "مساله اسپینوزا" دنبال می کرده است.

 داستان در فصلهای این رمان به طور متناوب بین دوره طلایی آمستردام قرن هفدهم و آلمان دوره نازی، طی می شود و یالوم در این میان به واکاوی در لایه های درونی زندگی این دو مرد مرموز که با فاصله 300 سال از هم زندگی می کرده اند، می پردازند.

 "این جذاب ترین رمانی است که من در این سالها خوانده ام. اروین یالوم داستانی آموزنده و تاثیرگذار خلق کرده است. من با اشتیاق فراوان مساله اسپینوزا» را توصیه می کنم."

معرفی کتاب تاملات»

تأملات

این کتاب حاصل تأملات یکی از نامدارترین فیلسوفان رواقی در باب مسائل بنیادین حیات آدمی است. مار اورلیوس در این اثر کلاسیک می کوشد، از منظری خود کاوانه، خواننده را در بصیرت هایی که از تأمل در مضامینی چون محدودیت های حیات آدمی، ناپایداری امور، قانون عقلانی حاکم بر چیزها،  کردار درست در راه زندگی و معرفت به نفس حاصل کرده است، شریک سازد و او را به پیمودن طریق خود شناسی ترغیب کند.

 مار اورلیوس از امپراتوران بزرگ روم است که در سال های 121 الی 0 میلادی حکمرانی می کرده است.  او یکی از پنج امپراتور خوب و یک فیلسوف رواقی است. داشتن چنین اندیشه ای در آن زمان نشان از شخصیتی بزرگ و ژرف نگر می دهد.

اورلیوس نمونه ی خوبی برای رویکرد افلاطون در توصیف مزایای شاه-فیلسوف برای تمدن یونان است.


معرفی کتاب درمان شوپنهاور»

درمان شوپنهاور

همه ما زمانی ممکن است، به این فکر بیفتیم که در مواجهه به مرگ چه کار خواهیم کرد.
ژولیوس که یک روان درمانگر است، پس از یک معاینه پزشکی، از سرطان درمان ناپذیر خود آگاه می گردد. مواجهه با مرگ، ژولیوس را به فکر بازنگری در زندگی و کار خود می اندازد. آیا او تغییر قابل تاملی در زندگی بیماران خود ایجاد کرده است؟ در مورد بیمارانی که در درمان آنها شکست خورده است چطور؟ چه اتفاقی برای آنها افتاده است؟ آیا اکنون آنقدر خردمند و پخته شده است که بتواند به آنها کمک کند؟
در تکاپوی بازبینی گذشته ، ژولیوس با یکی از بیماران خود به نام فیلیپ مواجه می شود. فیلیپ را 23 سال پیش برای اعتیاد جنسی، درمان می کرد. در آن زمان تنها روش ارتباط فیلیپ با سایر انسانها، ارتباطات جنسی بود که با ن بیشماری برقرار می کرد و درمان ژولیوس برای او ناکام ماند.
حالا فیلیپ ادعا می کرد که خود را با مطالعه آثار فیلسوف بدبین و انسان گریز تاریخ آرتو شوپنهاور»درمان کرده است.
در نهایت شگفتی، فیلیپ مشاور فلسفی شده بود و در مقابل تعلیم روش شوپنهاور در درمان به ژولیوس، از او درخواست تاییده برای دریافت مجوز درمان داشت که نیازمند نظارت ژولیوس بر کار فیلیپ طی یک دوره بود.
ژولیوس بی میل بود، چطور ممکن بود که فیلیپ، درمانگر شود؟ او هنوز هم همان آدم مغرور، بی ملاحظه و خودمحوری بود که قبلا بود. بالاخره ژولیوس موافقت کرد ولی به شرطی که فیلیپ ابتدا برای 6 ماه در جلسات گروه درمانی او شرکت کند، به این امید که فیلیپ در ارتباط با سایر بیماران گروه درمان متوجه رفتار انسان گریز خود گردد و مهارت های ارتباطی او برای درمان گر شدن بهبود یابد.
فیلیپ وارد گروه درمانی می شود اما او بیشتر سعی می کند تا فلسفه شوپنهاور را که به زعم او قادر به درمان همه است، به گروه بیاموزد. به زودی ژولیوس و فیلیپ که دو دیدگاه متفاوت در درمان استفاده می کنند، برای تصاحب قلب و ذهن اعضای گروه با هم رقابت می کنند. آیا این آواز قوی ژولیوس[کنایه از پایان کار] می گردد و منجر به متلاشی شدن گروه و به باد رفتن سالها کار می شود؟ یا اینکه اعضای گروه و فیلیپ دچار تحولی شگرف می گردند.
این داستان واقعیت و خیال را در هم می آمیزد و تصویر دقیقی از گروه درمانی در عمل ارائه می کند، به علاوه اینکه زندگی آرتور شوپنهاور و تاثیر آن در زندگی فیلیپ و تحول او را، به تصویر می کشد.


معرفی کتاب چگونه درباره چیزهای عجیب بیاندیشیم»

چگونه درباره چیزهای عجیب بیندیشیم

این کتاب از چگونگی ارزیابی منطقی سردرگم کننده ترین باورها درباره ی پدیده های پارانرمال، فراطبیعی و رازآلود سخن می گوید. مفهوم اصلی مطرح شده در این جا عبارت است از اینکه ، باورهای خوش بینانه از هر قسمی نیازمند دلایل خوبند. جدا کردن دلایل خوب از بد امکان پذیر است (حتی در قلمرو رازآلودگی)، و سرانجام این نکته که فراگرفتن این مهارت هم سودمند و هم نیروبخش است.

چگونه درباره چیزهای عجیب بیندیشیم، چگونگی به کارگیری گام به گام این اصول اندیشیدن انتقادی را برای ادعاهای خارق العاده ی متعددی عرضه می دارد و نشان می دهد چرا خود این اصول معتبرند.

 ".گهگاهی ناشری دلیر، که بیش از سود به فکر روشنگری مردم است، کتابی درباره ارزیابی صادقانه شبه علم و پارانرمال عرضه می کند. کارهایی از این گونه که فعلا منتشر می شوند، انگشت شمارند. هرگاه چنین کتابی در می آید مایه ی بسی خوشحالی است، و به دلایلی چند چگونه درباره چیزهای عجیب بیندیشیم از بیشتر کتابهای طراحی شده برای آموزش چگونگی تمیز دادن علم خوب از بد، سرآمدتر است:
یکم: این کتاب به گستره ای وسیع از علوم جعلی و ادعاهای غیرعادی می پردازد، که فعلا پیروان بسیاری را در آمریکا سرگرم خود کرده است.
دوم: برخلاف اکثر کتابهای مشابه، نویسندگان عمیقا بر اصولی تاکید می کنند که به شما در ارزیابی انتقادی ادعاهای عجیب و غریب یاری می رساند و به شما می گوید چرا این اصول بسیار با اهمیت اند.
سوم: بحث های این کتاب خواندنی دقیق و سرراست اند."

معرفی کتاب روان درمانی اگزیستانسیال»

روان درمانی اگزیستانسیال

کتاب روان درمانی اگزیستانسیال هم راهنمایی برای درمانگران است و هم نوعی درمان به شمار می رود: هر کس که آن را بخواند، عمیقا تحت تاثیر قرار می گیرد و خردمند تر می شود انگار چندین ساعت به گفت و گو با کسی نشسته که عزمش را برای عبور از ژرف ترین مشکلات بشری جزم کرده است. داستایوفسکی، تولستوی، کافکا، سارتر، کامو و بسیاری دیگر با نویسنده هم آوا شده اند تا از دلواپسی های غایی بشر بگویند.

 مخاطبان اصلی کتاب، دانشجویان و روان درمانگران بالینی اند ولی به دلیل سبک قابل فهم و عاری از اصطلاحات تخصصی اش، برای خواننده ی معمولی نیز قابل درک و بسیار جذاب است. یالوم پس از نوشتن این کتاب و برای بسط نظریه ی اگزیستانسیال بود که به ابزار داستان روی آورد و آثاری چون "وقتی نیچه گریست" و "مامان و معنی زندگی" را خلق کرد. او خود "روان درمانی اگزیستانسیال" را کتاب مرجع تمامی آثاری دانسته که پس از آن به رشته ی تحریر درآورده است.


معرفی کتاب تسلی بخشی های فلسفه»

تسلی بخشی های فلسفه

6 فیلسوف بزرگ،راه حل هایی برای مشکلات روزمره ی ما ارائه کند.
با خواندن این کتاب،از سقراط» یاد می گیریم،که عدم محبوبیت را نادیده انگاریم.
سنکا» به ما کمک می کند، تا بر احساس یاس و ناامیدی غلبه کنیم.
اپیکور» بی پولی ما را چاره می کند.
مونتنی» راهنمای مناسبی برای درمان ناکارآیی ماست.
عشاق دلشکسته می توانند با خواندن آثار شوپنهاور» تسلّی خاطر یابند.
و کسانیکه در زندگی با سختی های زیادی روبرو هستند،با نیچه» همذات پنداری می کنند.

تسلی بخشی های فلسفه،یکی از آخرین آثار آلن دو باتن است، که تاکنون بیش از 200000 نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رفته است.


معرفی کتاب رهایی از زندان ذهن»

رهایی از زندان ذهن

شما در این کتاب، یاد می گیرید، از چشم اندازی دور به مشاهدۀ ذهن تان بنشینید.
وقتی دست از اعتقاد به افکارتان بر می دارید، افکارتان تسلیم می شوند و ذهن تان به احساس آرامش و امنیت بیشتری دست می یابد. در بخش اول کتاب یاد می گیرید چه طور افکارتان را بشناسید و آن ها را مشاهده کنید و چگونه فکرتان را تغییر دهید.
در بخش دوم کتاب، به نقش و تأثیر این افکار در زندگیتان پی می برید. وقتی فریب افکارتان را نمی خورید و آن ها را به دقت شناسایی می کنید و می دانید که عملکردشان چیست و قرار است چه کار کنید، موفق می شوید که نفوذ آنها را در زندگی تان کاهش دهید.
در بخش سوم کتاب به این موضوع می پردازیم که چه طور می توانید یک فکر را مشاهده کنید، بدون این که درگیر محتوای آن شوید. این کتاب، روش های نوین و خلاقانه ای در اختیار شما قرار می دهد تا در طول سفر روزانۀ ذهن تان، شما را همراهی کند.
اگر موافقید، شروع کنید.


زندگینامه شهید حاج قاسم سلیمانی

شهید حاج قاسم سلیمانی

در سال ۲۰۱۹م نشریه آمریکایی فارین پالیسی، نام قاسم سلیمانی را در فهرست ۱۰۰ اندیشمند برتر دنیا در بخش دفاع و امنیت ثبت کرده است.

سردار سپهبد قاسم سلیمانی

قاسم سلیمانی (۱۳۳۵-۱۳۹۸ش) فرمانده سپاه قدس. او در دوران جنگ ایران و عراق فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله و از فرماندهان عملیات‌های والفجر هشت، کربلای چهار و کربلای پنج بود.

قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۹ش از سوی آیت‌الله ‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران، به فرماندهی سپاه قدس منصوب شد. پس از ظهور داعش در عراق و سوریه، سلیمانی به عنوان فرمانده سپاه قدس با حضور در این مناطق و سازماندهی نیروهای مردمی، به مبارزه با این گروه پرداخت. او در ۱۳ دی ۱۳۹۸ توسط نیروهای امریکایی در بغداد به شهادت رسید.

وی در سال ۱۳۸۹ش، موفق به أخذ درجه سرلشکری شده است.


زندگی‌نامه حاج قاسم سلیمانی

قاسم سلیمانی فرزند حسن در ۲۰ اسفند ۱۳۳۵ش در شهرستان رابُر از توابع استان کرمان در ایل عشایر سلیمانی به دنیا آمد. وی در ۱۸ سالگی به استخدام اداره آب کرمان درآمد. او در حوادث انقلاب اسلامی ایران با مشهدی به نام رضا کامیاب آشنا شد و او را وارد جریانات انقلاب کرد. به نقل از سهراب سلیمانی، برادرش یکی از گردانندگان اصلی راهپیمایی‌ها و اعتصابات کرمان در زمان انقلاب بود.

سلیمانی در ۱۳ دی ۱۳۹۸ش در حمله نیروهای امریکایی به خودروی حامل وی در بغداد به همراه چند تن دیگر از جمله ابومهدی المهندس معاون حشد الشعبی (بسیج مردمی عراق) به شهادت رسید.

قاسم سلیمانی در دوران جنگ ایران و عراق

قاسم سلیمانی پس از انقلاب اسلامی ایران، در سال ۱۳۵۹ش عضو سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی شد و هم‌زمان با شروع جنگ ایران و عراق، چند گردان را در کرمان آموزش داده و به جبهه‌ها فرستاد.

وی در دوره‌ای فرماندهی سپاه آذربایجان غربی را بر عهده داشت. سلیمانی در سال ۱۳۶۰ش با حکم محسن رضایی فرمانده وقت سپاه پاسدارن، به عنوان فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله منصوب شد.

وی در جنگ عراق علیه ایران، از فرماندهان عملیات‌های والفجر ۸، کربلای ۴ و کربلای ۵ بود. عملیات کربلای ۵ از مهم‌ترین عملیات‌های ایران در دوران جنگ دانسته شده که تضعیف موقعیت ی و نظامی ارتش بعث عراق و تثبیت اوضاع به سود قوای نظامی ایران از نتایج آن ارزیابی شده است.

سلیمانی پس از پایان جنگ ایران و عراق در سال ۱۳۶۷ش، به کرمان بازگشت و درگیر جنگ با اشراری شد که از مرزهای شرقی ایران هدایت می‌شدند. سلیمانی تا قبل از انتصاب به فرماندهی سپاه قدس، با باندهای قاچاق مواد مخدر در مرزهای ایران و افغانستان می‌جنگید.

او در بهمن سال ۱۳۸۹ش از سوی آیت‌الله ‌ای، فرمانده کل قوای نظامی ایران، درجه سرلشکری را دریافت کرد.


فرماندهی سپاه قدس

قاسم سلیمانی در سال ۱۳۷۹ش از سوی آیت‌الله ‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران به فرماندهی سپاه قدس منصوب شد. بر اساس گزارش نقل شده از مرکز ویژه اطلاعات اسرائیل، سپاه قدس در سال ۱۹۹۰م جهت افزایش فعالیت برون‌مرزی ایران شکل گرفت و سلیمانی پس از احمد وحیدی دومین فرمانده سپاه قدس ایران شد.

طبق این گزارش، قاسم سلیمانی نقش کلیدی در تقویت نفوذ ایران در خاورمیانه به ویژه در ناآرامی‌های منطقه‌ای معروف به بیداری اسلامی (بهار عربی) ایفا کرده است. همچنین در این گزارش آمده است که ایران به کمک راهبردهای قاسم سلیمانی نفوذش را در عراق، سوریه و حمایت از حوثی‌های یمن بیشتر کرده است.

حضور در عراق، سوریه و مبارزه با داعش

قاسم سلیمانی از فرماندهان مبارزه علیه داعش در عراق و سوریه است.داعش گروهی سلفی بود که پس از سقوط صدام در عراق و خلاء قدرت در این منطقه،‌ پدید آمد. ایران برای حفظ امنیت و کنترل منطقه، مبارزه با این گروه را آغاز کرد. به نقل از خبرگزاری ایسنا، در سال ۲۰۱۱م نیروهای تحت فرمان سلیمانی از جمله لشکر فاطمیون و تیپ زینبیون جهت مبارزه با داعش و نیروهای شورشی راهی سوریه شدند.

همچنین در سال ۲۰۱۴ شهر موصل به تصرف داعش درآمد و بغداد، پایتخت عراق نیز تا مرز سقوط پیش رفت؛ قاسم سلیمانی با سازماندهی بخشی از نیروهای حشد الشعبی نقش مؤثری در اخراج داعش از عراق داشت. حیدر العبادی نخست‌وزیر وقت عراق،‌ از قاسم سلیمانی به عنوان یکی از اصلی‌ترین متحدان عراق در مبارزه با داعش نام برد.

قاسم سلیمانی در نامه‌ای خطاب به آیت الله ‌ای که ۳۰ آبان ۱۳۹۶ش در رسانه‌های ایران منتشر شد، پایان داعش را اعلام کرد و از برافراشته شدن پرچم سوریه در البوکمال از شهرهای سوریه در نزدیکی مرز عراق خبر داد.

رومه اسرائیلی هاآرتص، سلیمانی را متهم به حضور در عملیات موشکی علیه اسرائیل و اقدام علیه یهودیان دنیا کرده‌ است.


دریافت نشان ذوالفقار

در ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ش آیت‌الله ‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران، نشان ذوالفقار - عالی‌ترین نشان نظامی ایران - را به سلیمانی اهدا کرد. طبق آئین‌نامه اهدای نشان‌های نظامی جمهوری اسلامی ایران، این نشان به فرماندهان عالی‌رتبه و رؤسای ستادهای عالی‌رتبه در نیروهای مسلح اهدا می‌شود که تدابیر آنها در طرح‌ریزی و هدایت عملیات‌های رزمی موجب حصول نتایج مطلوب شده باشد. پس از انقلاب ایران در ۱۳۵۷ش، سلیمانی نخستین کسی است که این نشان را دریافت کرده است.


آیندۀ انقلاب اسلامی ایران

استاد مرتضی مطهری

انتشارات صدرا،۱۳۶۲

متن اولیۀ کتاب، پیشتر با عنوان پیرامون انقلاب اسلامی» منتشر شده و این مجلد که همراه با اضافاتی است، مشتمل بر شش بخش است. بخش اول به بررسی اهداف ت در مبارزات می‌پردازد. شهید مطهری بر این باور است که ت در مبارزات خود برای انقلاب اسلامی، تنها یک بُعدی عمل نکرده‌اند؛ بلکه خواسته‌اند تمام وجوه اسلام در جامعه تحقق پیدا کند. اما از آن‌جا که رسیدن به این خواسته، تغییر در آنچه اساس و زمینۀ ایجاد آن‌را تشکیل می‌دهد است، باید گفت اساسی‌ترین هدف ت، همان چیزی است که در صدر اسلام اتفاق افتاد، یعنی تغییر حاکم و حکومت فاسد و اصلاحِ آن که این با تشکیل حکومت اسلامی محقق می‌گردد (صص۲۶-۲۷). بخش دوم که متن سخنرانیِ استاد شهید در دانشکدۀ الاهیات در تاریخ ۲/۱۱/۵۷ است، به مفهوم آزادی عقیده» می‌پردازد. بنا به نظر سخنران، میان آزادی عقیده و آزادی تفکر تفاوت وجود دارد؛ هر عقیده‌ای ناشی از تفکر نیست. شرط آزادی تفکر، صراحت و عدم نفاق است (ص۴۱). بخش سوم، با عنوان تحلیل انقلاب ایران»، مباحثی هم چون نظریه‌ها دربارۀ ماهیت انقلاب‌ها و از جمله، ماهیت انقلاب اسلامی ایران را مورد نظر دارد (صص۶۴-۶۷). این شهید، در ارتباط با ماهیت انقلاب اسلامی ایران، چهار نظریه آورده و از میان آن‌ها، نظریۀ انقلاب اسلامیِ چندبعدی و همه‌جانبه» را مقبول ‌می‌داند (همان).

بخش چهارم، با عنوان آیندۀ انقلاب اسلامی ایران» در نُه فصل، می‌کوشد هم به تبیین ریشه‌های انقلاب اسلامی بپردازد و هم مسائل پیشِ رویِ آن‌را حل نماید:

۱. ماهیت انقلاب ایران که در ادامۀ بخش سوم، نظریاتی را در ارتباط با ریشۀ انقلاب‌ها آورده است (صص۱۲۱- ۱۲۵). ۲. ریشه‌های انقلاب اسلامی است که مهترین بحث آن، این است که انقلاب روحی، مقدمۀ انقلاب اجتماعی است (ص۱۳۲). در صفحۀ ۱۳۲ چنین می‌خوانیم آیا ممکن است جامعه‌ای انقلاب کند، نظامات اجتماعی حاکم بر آن جامعه را دگرگون کند، بدون آنکه مردم از نظر روحیه و شخصیت روحی دگرگون شده باشند؟ . این امکان ندارد». استاد مطهری ارکان انقلاب روحی مردم ایران را دو چیز دانسته‌اند: دمیده شدن روح امر به معروف و جهاد در آنها، احساس شخصیت» (صص۱۳۳-۱۳۴). ۳. عدالت اجتماعی؛ معنویت، پایه و جزء لاینفک عدالت اجتماعی است(ص۱۵۵). ۴. استقلال و آزادی؛ در این قسمت گفته می‌شود عدم استقلال فرد» به شکل‌های گوناگونی می‌تواند باشد (ص۱۵۷). همچنین از انواع مختلفی از استقلال مانند استقلال اقتصادی، استقلال فرهنگی و استقلال مکتبی صحبت شده است. ۵. معنویت در انقلاب اسلامی؛ ۶. ت و انقلاب اسلامی؛ ۷. وظایف حوزه‌های علمیه؛ ۸. نقش زن در جمهوری اسلامی؛ ۹. نقش بانوان در تاریخ معاصر ایران.

بخش پنجم کتاب، مجموعه مصاحبه‌‌هایی از استاد مطهری است با عنوان دربارۀ جمهوری اسلامی» و معطوف به مسائل آیندۀ نظام جمهوری اسلامی و بخش ششم که بخش پایانی و ضمیمه شده به کتاب است، به تبیین‌های درخشان استاد مطهری پیرامون اعلامیۀ جهانی حقوق بشر، اسلام و آزادی تفکر و فرق بین فکر و عقیده می‌پردازد.


بیست و دوم بهمن 1357 
تهران و اغلب شهرستان ها همچنان صحنه جنگ خونین مردم و نیروهای مسلح بود. از غروب روز بیستم، کسی خیابان‌ها را ترک نکرده بود. درحالیکه حملات مردم مسلح به تمام مراکز قدرت رژیم شدیدتر می شد خبر رسید که ستاد ژاندارمری واقع در میدان بیست وچهار اسفند (انقلاب) به دست افراد نیروی هوایی، دریایی و مردم افتاده است. پس از ساعتها زد و خورد، پادگان عشرت آباد به تصرف مردم در آمد و بر اثر حملات مردم به تسلیحات ارتش،کارخانه‌ها و انبارهای اسلحه به دست مردم افتاد. سرانجام درحالی که همه خیابان‌ها شاهد حضور جوانان مسلح بود، در ساعت 30/10 دقیقه صبح، شورای عالی ارتش با شرکت رئیس ستاد، وزیر جنگ واکثر فرماندهان تشکیل جلسه داد و پس از مذاکرات بسیار، طی اعلامیه‌ای بی طرفی ارتش را اعلام کرد:
 با توجه به تحولات اخیر کشور، شورای عالی ارتش در ساعت ده و نیم امروز بیست و دوم بهمن سال هزار و سیصد و پنجاه و هفت، به اتفاق آراء تصمیم گرفته شد که برای جلوگیری از هرج ومرج و خونریزی بیشتر، بی طرفی خود را در مناقشات ی فعلی اعلام و به یگان‌های نظامی دستور داده شد به پادگان‌های خود مراجعت نمایند. ارتش ایران همواره پشتیبان ملت شریف و نجیب و وطن پرست ایران بوده و خواهد بود و از خواسته های ملت شریف با تمام قدرت پشتیبانی می نماید.»
این اعلامیه زمانی از رادیو پخش شد که شهر پر بود ازمردم مسلحی که سوار برخودروهای نظامی بودند. همچنین کاخ گلستان، مرکز رادیو ایران و ژاندارمری کل کشور در دست مردم بود. شهربانی کل کشور، دانشکده افسری، دانشکده پلیس و دبیرستان نظام نیز به دست نیروهای مردمی فتح شد. مردم، زندان کمیته [کمیته‌ی مشترک ضدخرابکاری] را که مرکز بازجویی و شکنجه متهمان ی بود، به تصرف درآوردند و زندانیان را آزاد کردند. تا غروب این روز، تمام کلانتری ها، پادگان‌ها، پاسگاه ها و مراکز نظامی به دست مردم افتاد، زندان قصر، زندان جمشیدیه نیز تصرف شد و زندانیان آن‌ها فرار کردند، اما توسط مردم دستگیر شده و به مدرسه رفاه – محل شورای انقلاب – برده شدند. فرمانداری نظامی آخرین اطلاعیه خود را صادر کرد. به موجب این اطلاعیه از نظامیان خواسته شد برای اجرای تصمیم شورای عالی ارتش به پادگان‌های خود برگردند. درحالی که مردم به سوی کاخ نخست وزیری در حرکت بودند، بختیار که پس از فرار نظامیان با تعداد کمی محافظ تنها مانده بود ناهار خود را نیمه تمام رها کرد و از در پشتی ساختمان نخست وزیری گریخت. سپهبد رحیمی (فرماندار نظامی تهران و رئیس شهربانی) به دست مردم اسیر شد و سرلشكر ناجی (فرمانده گارد جاویدان) در حوالی میدان فوزیه امام حسین (ع) در جریان زد و خورد به ضرب گلوله ای کشته شد. امیرعباس هویدا نخست وزیر اسبق، نیز خود را به شورای انقلاب تسلیم کرد. رادیو و تلویزیون نظامی به تصرف مردم در آمد. در آخرین لحظه‌ها گوینده رادیو پیامی را که از سوی آیت الله طالقانی رسیده بود، خواند و سپس برنامه قطع شد. در آن پیام ازکارکنان اعتصابی رادیو و تلویزیون خواسته شده بود تا به سرکار خود بازگردند. پس از سکوتی نسبتا طولانی، رادیو دوباره آغاز به کار کرد. صدای گوینده‌ از شدت هیجان می لرزید:
توجه توجه . این صدای انقلاب ملت ایران است.»
فریاد شادی از تمام خاک ایران برخاست، آخرین سلسله‌ی پادشاهی ایران، سرانجام سقوط کرد.

بیست و یكم بهمن 1357 
ساعت 10 صبح اسلحه‌خانه‌ی نیروی هوایی به همت مردم و كمك همافران فتح شد.
ساعاتی بعد كلانتری‌های 9، 10، 11، 12، 16، 26 و كلانتری نارمك به دست مردم افتاد.
مردم تانك‌ها و نفربرها را به خیابان‌ها آوردند و به یكدیگر روحیه می‌دهند. فرمانداری نظامی كه دست‌پاچه شده‌است، در آخرین اعلامیه‌اش كه بارها از رادیو پخش شد، ساعت منع عبور و مرور را چهار و نیم عصر اعلام كرد.
امام خمینی در پاسخ به دستور فرمانداری پیامی به این شرح صادر فرمودند: اعلامیه‌ امروز حكومت نظامی، خدعه و خلاف شرع است؛ مردم به هیچ وجه به آن اعتنا نكنند، برادران و خواهران عزیزم، هراسی به خود راه ندهید كه به خواست خداوند تعالی، حق پیروز است.»
مردم خیابان‌ها را ترك نكردند.

 
نوزدهم بهمن 1357 
بختیار دستور تیراندازی به سمت مردم را می‌دهد. در بعضی از نقاط كشور به سمت مردم تیراندازی می‌شود. عده‌ی زیادی از همافران و افراد نیروی هوایی، با لباس‌های نظامی و در میان شادی و حیرت مردم به اقامت‌گاه امام رفتند. امام خمینی در این دیدار، خطاب به همافران فرمودند:
همان‌طور كه گفتید تا حالا در اطاعت طاغوت بودید، حال به قرآن پیوستید. قرآن حافظ شماست. امیدوارم با كمك شما بتوانیم در اینجا حكومت اسلامی را برقرار كنیم.»


بیستم بهمن 1357 
پس از خبر ساعت 20، تصاویری از دوران اقامت امام خمینی در پاریس از شبكه سراسری تلویزیون پخش شد. هم‌زمان با پخش تصویر امام خمینی، همافران نیروی هوایی در پادگان، فریاد الله‌اكبر» سر دادند. شعار همافران در حمایت از امام خمینی باعث خشم افسران و كاركنان ضد اطلاعات نیروی هوایی شد. اخطارهای تند آنان به همافران، به درگیری و تیراندازی و ورود گارد شاهنشاهی منجر شد. با بالا گرفتن درگیری، مردم برای كمك به همافران ارتش وارد پادگان شدند اما لوله‌ی مسلسل گارد شاه به سمت مردم چرخید و آن‌ها را هدف گلوله قرار داد. درگیری تا صبح ادامه داشت.



 
هفدهم بهمن 1357 
مردم در خیابان‌ها و در حمایت از دولت بازرگان تظاهرات می‌كنند. شعارها علیه بختیار است، مردم بختیار را نمی‌خواهند. بختیار سعی دارد به مردم بفهماند در انجام وعده‌های خود كوشاست.
به همین منظور در جلسه‌ی مجلس حضور می‌یابد و نمایندگان در حضور بختیار طرح‌های انحلال ساواك و دستگیری نخست‌وزیران و وزیران دولت از سال 1341 تا آن سال كه متهم به سوء استفاده از قدرت بودند را تصویب می‌كنند.


 
هجدهم بهمن 1357 
امام خمینی فرمان داده‌اند نام اشخاصی كه به نوعی به كشور و مردم خیانت كرده‌اند افشا شود. با تلاش مردم و متخصصین، فرستنده‌ای سیار در مدرسه‌ی علوی راه‌اندازی می‌شود. اینجا تهران، كانال انقلاب!


شانزدهم بهمن 1357 
ده‌ها خبرنگار داخلی و خارجی، گروه‌های مختلف مردم و جمعی از نزدیكان امام در سالن مدرسه‌ی علوی اجتماع كرده‌اند. آیت‌الله هاشمی رفسنجانی حكم نخست‌وزیری مهندس مهدی بازرگان را قرائت می‌كند. در حالی كه مردم هر لحظه به پیروزی نزدیكشان امیدوارتر می‌شوند، جمعی از تیمساران ارتش در حال فراهم كردن مقدمات اجرای طرحی با حمایت مستقیم آمریكا برای دستگیری امام و كشتن مردم هستند.
اعضای شورای انقلاب، آیت‌الله دكتر بهشتی، آیت‌الله مطهری و مهندس بازرگان با تماس‌های مداوم با فرماندهان ارتش سعی می‌كنند ارتش را بدون خونریزی، متحد ملت كنند. مردم با گل و اشك و شعار به استقبال ارتشیان می‌روند.

 
چهاردهم بهمن 1357 
در تمام كشور مردم به اعتصاب عمومی دست زده‌اند. كاركنان ادارات و وزارتخانه‌های مختلف، وزیران و مدیران دولت را به محل كار خود راه نمی‌دهند. جواد شهرستانی، شهردار وقت تهران، به دیدار امام می‌رود و استعفانامه‌اش را به ایشان تسلیم می‌كند و البته دوباره از سوی امام شهردار می‌شود. بختیار از انتشار این خبر و احتمال این‌كه سرمشق دیگر زیر دستانش قرار گیرد به شدت می‌ترسد و طی یك مصاحبه شروع به ناسزاگویی به جواد شهرستانی می‌كند و سایر كارمندان و مسئولان دولت خویش را تهدید می‌كند. با همه‌ی این‌ها شهردار تهران، تنها كسی نبود كه به مدرسه‌ی علوی(محل سكونت امام) روی آورد.



پانزدهم بهمن 1357 
بختیار تمام پایگاه‌هایش را از دست داده و همچنان با انجام مصاحبه‌های مختلف سعی در به رخ كشیدن قدرت خود دارد. محورهای مورد تاكید و تهدید او در مصاحبه‌ها این‌ها هستند:
    - به آیت‌الله خمینی اجازه تشكیل دولت موقت را نمی‌دهم.
    - كسانی را كه جنگ داخلی راه بیندازند اعدام می‌كنم.
    - تمام نظرات امام خمینی را در لباس قانون تحقق می‌بخشم.
امام در پاسخ تهدید‌های دولت فرمودند: من باید نصیحت كنم كه دولت غاصب كاری نكند كه مجبور شویم مردم را به جهاد دعوت كنیم. ما از ارتش می‌خواهیم هر چه زودتر به ملت متصل شوند. آن‌ها فرزندان ما هستند. ما به آن‌ها محبت داریم.»
امام همچنین در سخنرانی‌ها و دیدار‌هایشان با مردم اصول ت‌هایشان را این‌گونه بیان فرمودند: تمام اتباع خارجی در ایران به صورت آزاد زندگی خواهند كرد. ما برای اقلیت‌های مذهبی احترام قائل هستیم. نظر من راجع به رادیو و تلویزیون و مطبوعات این است كه در خدمت ملت باشند. دولت‌ها حق هیچ نظارت ندارند.»

سیزدهم بهمن 1357
بختیار در واكنش به استقبال عمومی مردم از ورود امام، پی‌درپی با انجام مصاحبه و صحبت در مورد برنامه‌های آتی خویش سعی در عادی جلوه‌دادن اوضاع دارد. مردم امام، چشم و گوش به مدرسه‌ی علوی دوخته‌اند. جمعیت مشتاق به دیدار اما آنقدر زیاد هستند كه كوچه‌های اطراف مدرسه‌ی علوی مملو از آدم شده است. مردم پارچه‌های دست‌نویسی روی دیوار‌ها نصب كرده‌اند كه روی‌شان نوشته‌شده: زیارت قبول، با یك بار زیارت امام این توفیق را به دیگران هم بدهید»

مهلت شرکت در جشنواره

علاقه‌مندان به شرکت در دهمین جشنواره کتابخوانی رضوی تا ۹ خرداد ۱۳۹۹ فرصت دارند آثار خود را به دبیرخانه جشنواره ارسال کنند. علاقمندان می‌توانند با مراجعه به آدرس‌های www.samakpl.ir یا www.razavi.iranpl.ir  برای دریافت فایل کتاب‌ها اقدام و یا جهت دریافت امانی کتاب‌های جشنواره به کتابخانه‌های عمومی سراسر کشور مراجعه کنند. از تمامی افراد و خانواده‌های برگزیده در سطح ملی برای شرکت در آیین پایانی جشنواره دعوت می‌شود.


تقدیر از برگزیدگان در بخش ملی

برگزیدگان همین جشنواره کتابخوانی رضوی در دو سطح ملی» و شهرستانی» معرفی و با اهدای لوح تقدیر و هدایای نقدی از آنها تجلیل خواهد شد.

در این سطح ضمن تقبل هزینه ایاب و ذهاب و اسکان افراد برگزیده جهت شرکت در جلسه اختتامیه و دریافت لوح، از ۸ نفر برگزیده در هر رشته (جمعاً ۸۸ نفر) تقدیر می‌شود که به ترتیب در رده سنی کودک» ۸ برگزیده در بخش نقاشی و ۸ برگزیده در بخش پویش مجازی (با اهدای ۲.۵ میلیون ریال) و ۸ برگزیده در بخش گروهی (با اهدای ۶ میلیون ریال)، تجلیل می‌شوند. در رده سنی نوجوان» ۸ برگزیده در بخش مکتوب (با اهدای ۲.۵ میلیون ریال)، ۸ برگزیده در بخش پویش کتابخوان (با اهدای ۲.۵ میلیون ریال)، ۸ برگزیده در بخش رومه کتاب (با اهدای ۳ میلیون ریال)،  ۸ برگزیده در بخش نقاشی (با اهدای ۳ میلیون ریال) و ۸ برگزیده در بخش فعالیت‌های گروهی (با اهدای ۷ میلیون ریال)، معرفی و تقدیر می‌شوند.

همچنین در رده سنی جوان و بزرگسال» نیز ۸ برگزیده در بخش مکتوب و ۸ برگزیده در بخش پویش کتابخوان (با اهدای ۳ میلیون ریال)، و ۸ برگزیده در بخش داستانک (با اهدای ۳.۵ میلیون ریال)، تجلیل می‌شوند. لازم به ذکر است که جوایز بخش گروهی به تعداد اعضای گروه ارتباطی ندارد.

همچنین در این جشنواره از هشت خانواده برتر با اهدای لوح سپاس و مبالغ نقدی تجلیل می‌شود که بر این اساس از دو خانواده ۲نفره (با اهدای ۷ میلیون ریال)، دو خانواده ۳ نفره‌ (با اهدای ۱۰ میلیون ریال)، دو خانواده ۴ نفره(با اهدای ۱۳ میلیون ریال) و دو خانواده ۵ نفر به بالا (با اهدای ۱۶ میلیون ریال) تجلیل خواهد شد.


تقدیر از برگزیدگان در بخش شهرستانی

این جشنواره در سطح شهرستانی نیز از ۱۱ نفر برگزیده (به ازای هر رشته یک نفر) به تعداد کتابخانه‌های شهرستان با توجه به میزان شرکت کننده (به ازای هر ۱۰۰ شرکت کننده دارای نمره بالای ۱۵ یک جایزه) تقدیر خواهد کرد که بر این اساس در رده سنی کودک» یک برگزیده در بخش نقاشی و یک برگزیده در بخش پویش مجازی (با اهدای ۵۰۰ هزار ریال) و یک برگزیده در بخش کار گروهی (با اهدای یک میلیون ریال) تقدیر می‌شوند. در رده سنی نوجوان» یک برگزیده در بخش مکتوب و یک برگزیده در بخش پویش کتابخوان (با اهدای ۵۰۰ هزار ریال) و یک برگزیده در بخش نقاشی و یک برگزیده در بخش رومه کتاب (با اهدای ۷۵۰ هزار ریال) و یک برگزیده در بخش کار گروهی (با اهدای یک میلیون ریال) مورد تقدیر قرار می‌گیرند.

همچنین در رده سنی جوان و بزرگسال» نیز یک برگزیده در بخش مکتوب (با اهدای یک میلیون ریال)، یک برگزیده در بخش داستانک (با اهدای ۲ میلیون ریال) و یک برگزیده در بخش پویش کتابخوان(با اهدای ۱.۵ میلیون ریال)، معرفی و تجلیل می‌شوند. لازم به ذکر است که جوایز بخش گروهی به تعداد اعضای گروه ارتباطی ندارد.

همچنین در این بخش از ۲ خانواده برتر در هر شهرستان (فارغ از تعداد نفرات) با اهدای لوح سپاس، مبالغ نقدی تقدیر می‌شود که بر این اساس، از دو خانواده ۲نفره (با اهدای ۲ میلیون ریال)، دو خانواده ۳ نفره‌ (با اهدای ۳ میلیون ریال)، دو خانواده ۴ نفره(با اهدای ۴ میلیون ریال) و دو خانواده ۵ نفر به بالا (با اهدای ۵ میلیون ریال) تجلیل خواهد شد.


راهنمای شرکت در جشنواره برای بخش جوان و بزرگسال  (بالای ۱۸ سال / متولدین ۱۳۸۰ به بالا)

بر اساس فراخوان منتشر شده علاقه‌مندان به شرکت در بخش جوان و بزرگسال» می‌توانند از سه شیوه‌ مختلف در دهمین جشنواره کتابخوانی رضوی شرکت کنند. علاقه‌مندان به شرکت در قالب چهار گزینه‌ای» می‌توانند با انتخاب یکی از منابع جشنواره در هریک از بخش های فردی یا خانوادگی مطابق ضوابط شرکت کنند. این افراد باید جهت دریافت پاسخنامه بصورت مکتوب به یکی از کتابخانه های عمومی سراسر کشور مراجعه و فرم مربوطه را دریافت کنند و یا در صورت تمایل شرکت بصورت الکترونیک به سایت جشنواره مراجعه کنند.

همچنین در قالب پویش کتابخوان» علاقه‌مندان شرکت باید فیلم‌های معرفی کتاب را در یک جمع (دوستانه، خانوادگی، همکاری و.) ضبط و ارسال کنند. فیلم‌های قالب پویش کتاب‌خوان ترجیحاً به صورت افقی ضبط و حداکثر ۵ دقیقه و حجم۷۰ مگابایت ضبط و در سایت جشنواره بارگذاری و ارسال شود. شرکت کنندگان در این قالب توجه داشته باشند که ارسال فیلم موبایلی فقط از منابع رده سنی جوان و بزرگسال جشنواره مقدور است و هنگام ضبط فایل‌های ویدئویی خود را معرفی کنند. نحوه معرفی، خلاقیت، بیان و کیفیت تصویر و صدا از موارد مهم در بالا بردن سطح کیفی آثار در این قالب است.

داستانک ‌نویسی» قالب دیگری از شیوه شرکت گروه سنی جوان و بزرگسال در این جشنواره است که طی آن علاقه‌مندان باید با توجه به منابع جشنواره (احادیث، آیات و سایر محتوای کتاب‌ها) به نگارش داستانی کوتاه (داستانک حداکثر تا ۵۰۰ کلمه) پرداخته و داستان خود را در قسمت مربوط به این قالب وارد کنند. همچنین داستان‌های ارائه شده نباید الگوبرداری شده از منابع اینترنتی یا غیر اینترنتی باشد. زبان ساده و دور از اغراق، تاثیر گذار، جذاب و دارای یک اتفاق(طرح) از موارد مهم در بالا بردن سطح کیفی آثار در این قالب است.


راهنمای شرکت در جشنواره برای بخش نوجوان (۱۳ تا ۱۷ سال / متولدین ۱۳۸۱ تا ۱۳۸۵)

علاقه‌مندان در بخش نوجوان» نیز می‌توانند به چهار شیوه ترسیم نقاشی»، چهار گزینه‌ای»، فعالیت‌های گروهی» و پویش کتابخوان» در این جشنواره شرکت کنند. نوجوانان علاقه‌مند به بخش نقاشی» می توانند از تمامی وسایل نقاشی (مداد رنگی، آبرنگ، مداد شمعی و گواش) استفاده کنند.

مسابقه‌ نقاشی در رده نوجوان منوط به خواندن کتاب و ارائه تصویر متناسب با مفاهیم موجود در کتاب به همراه ذکر صفحه مورد نظر است. نوجوانان برای شرکت در این بخش می‌توانند یا تصویر نقاشی خود را در سایت بارگذاری کنند و یا برگه‌های نقاشی را از طریق مراجعه به یکی از کتابخانه‌های عمومی در سراسر کشور دریافت و پس از ترسیم به کتابخانه تحویل دهند. لازم به ذکر است در انتخاب آثار برتر در این بخش اولویت با تصاویری است که مشابه تصاویر کتاب نباشد. تناسب اثر با محتوای کتاب، کیفیت رنگ آمیزی، هنر تصویرگری، خلاقیت و کپی نبودن از آثار کتاب، از موارد مهم در بالا بردن سطح کیفی آثار در این بخش است.

در بخش چهار گزینه‌ای» نیز نوجوانان عزیز می‌توانند با انتخاب یکی از منابع جشنواره در هریک از بخش های فردی یا خانوادگی مطابق ضوابط شرکت کنند. علاقه‌مندان برای شرکت در این بخش باید جهت دریافت پاسخنامه بصورت مکتوب به یکی از کتابخانه‌های عمومی سراسر کشور مراجعه و فرم مربوطه را دریافت و یا در صورت تمایل به شرکت بصورت الکترونیک،   به سایت جشنواره به آدرس www.razavi.iranpl.ir مراجعه کنند.

نوجوانان علاقه‌مندان به فعالیت‌های گروهی شامل نمایش نامه ‌خوانی(بازخوانی محتوای کتاب بر اساس شخصیت های داستان توسط افراد گروه)، جمع‌خوانی(خوانش گروهی کتاب)، اجرای نمایش (اجرای نمایش یا تئاتر بر اساس محتوای کتاب) و رومه کتاب(طراحی و ساخت رومه دیواری از محتوای کتاب) نیز می‌توانند در بخش گروهی» و تنها به صورت الکترونیک و با ضبط فیلم از فعالیت خود در مسابقه شرکت کنند. در آماده سازی رومه دیواری از مطالبی مانند خلاصه و معرفی کتاب، نظر بزرگان در مورد کتاب، توضیحاتی از کتاب، معرفی نویسنده، مشخصات کتاب و . می توانید استفاده کنند. گروه‌های علاقه‌مند در بخش فعالیت های گروهی باید بین ۲ تا ۵ نفر باشند و تصاویر ویدئویی حداکثر در ۷ دقیقه و حجم ۱۰۰ مگابایت، همراه با معرفی کامل اعضاء در سایت و درج نوع فعالیت ضبط و ارسال گردد (تمامی موضوعات بخش گروهی باید مرتبط با موضوع جشنواره باشد.)

بخش پویش کتابخوان» نیز از دیگر بخش‌های پیش‌بینی شده برای رده سنی نوجوان است که نوجوانان برای شرکت در این بخش می توانند معرفی کتاب را به دو صورت فردی و یا معرفی کتاب در قالب نشست کتاب‌خوان ترجیحاً به صورت افقی و در یک جمع (دوستانه، خانوادگی، همکاری و.) حداکثر در ۵ دقیقه و حجم ۷۰ مگابایت در سایت جشنواره بارگذاری و ارسال کنند. ارسال فیلم موبایلی فقط از منابع رده سنی نوجوان جشنواره مقدور و شرکت کنندگان توجه داشته باشند که هنگام ضبط فایل‌های ویدئویی خود را معرفی کرده و نام کتاب و داستان یا صفحه مربوطه را ذکر کنند.


راهنمای شرکت در جشنواره برای بخش کودک (۴ تا ۱۲ سال/ متولدین ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۴)

در این بخش کودکان عزیز می‌توانند در سه قالب نقاشی، فعالیت گروهی، پویش کتابخوان با توجه به شرایط زیر شرکت کنند. کودکان عزیز برای شرکت در قالب نقاشی» می‌توانند تصویر نقاشی خود در سایت جشنواره بارگذاری کنند و یا برگه‌های نقاشی را از طریق مراجعه به یکی از کتابخانه‌های عمومی دریافت و پس از تکمیل به کتابخانه تحویل دهند.

مسابقه‌ نقاشی در رده سنی کودک منوط به خواندن کتاب و ارائه تصویر متناسب با مفاهیم موجود در کتاب با ذکر صفحه مورد نظر است. همچنین کودکان در ترسیم نقاشی از تمامی ابزار نقاشی (مدادرنگی، آبرنگ، مداد شمعی و گواش) می توانند استفاده کنند. تناسب اثر با محتوای کتاب، کیفیت رنگ آمیزی، هنر تصویرگری، خلاقیت و کپی نبودن از آثار کتاب، از موارد مهم در بالا بردن سطح کیفی آثار در این بخش است.

قالب فعالیت‌های گروهی» از این جشنواره، ویژه کودکان ۹ تا ۱۲سال (متولدین ۱۳۸۶تا ۱۳۸۹) است که علاقه‌مندان به فعالیت‌های گروهی شامل نمایش نامه ‌خوانی(بازخوانی محتوای کتاب بر اساس شخصیت های داستان توسط افراد گروه)، جمع‌خوانی (خوانش گروهی کتاب)، اجرای نمایش (اجرای نمایش یا تئاتر بر اساس محتوای کتاب) و رومه کتاب (طراحی و ساخت رومه دیواری از محتوای کتاب) تنها می‌توانند به صورت الکترونیک و با ضبط و ارسال فیلم از فعالیت خود که بیانگر محتوای کار باشد، در مسابقه شرکت کنند. گروه‌های علاقه‌مند در بخش فعالیت‌های گروهی باید بین ۲ تا ۵ نفر باشند و تصاویر ویدئویی حداکثر در ۷ دقیقه و حجم ۱۰۰ مگابایت، همراه با معرفی کامل اعضاء در سایت و درج نوع فعالیت ضبط و ارسال گردد. (تمامی موضوعات بخش گروهی باید مرتبط با موضوع جشنواره باشد.)

همچنین کودکان در بخش پویش کتابخوان» نیز می‌توانند فیلم‌های معرفی، بازگوئی قصه یا خوانش بخش‌های جذاب کتاب را، در قالب پویش کتابخوان و بصورت فردی ارسال کنند. شرکت کنندگان باید توجه داشته باشند هنگام ضبط فایل‌های ویدئویی خود را معرفی کرده و نام کتاب و داستان یا صفحه مربوطه را ذکر کنند و فیلم‌ها در این قالب ترجیحاً به صورت عمودی ضبط و حداکثر در ۵ دقیقه و حجم۷۰ مگابایت در سایت جشنواره بارگذاری و ارسال شود.



بخش‌های دهمین جشنواره کتابخوانی رضوی

 این جشنواره در سه بخش فردی»، گروهی»، خانوادگی» و در دو بستر مکتوب و الکترونیک برگزار می‌شود که علاقه‌مندان می‌توانند با مطالعه منابع مرتبط با این بخش، به صورت فردی، گروهی یا خانوادگی، در دو شیوه مکتوب و الکترونیکی در جشنواره شرکت کنند. برای شرکت در بخش الکترونیک به سایت سامانه مسابقات الکترونیک کتابخوانی www.samakpl.ir  و یا سایت جشنواره رضوی www.razavi.iranpl.ir مراجعه نمایید.

 در بخش فردی» افراد علاقه‌مند می‌توانند متناسب با رده سنی خود و مطالعه کتاب‌ها در رشته‌های مختلف جشنواره از طریق یکی از دو شیوه مکتوب و یا الکترونیکی شرکت کنند. در بخش گروهی» نیز افراد علاقه‌مند بایستی در هنگام مراجعه به سایت جشنواره، ضمن انتخاب بخش گروهی با انتخاب منابع معرفی شده و نوع فعالیت مورد نظر در مسابقه شرکت کنند؛ شرکت در این بخش فقط به صورت الکترونیکی است. همچنین اعضای خانواده‌ها می‌توانند با مراجعه به بخش خانوادگی سایت جشنواره، با انتخاب منابع معرفی شده در مسابقه شرکت کنند. شرکت در این بخش نیز تنها به صورت الکترونیکی میسر است.


مقررات شرکت در دهمین جشنواره کتابخوانی رضوی

در بخش شرایط و مقررات» این فراخوان آمده، شرکت در این جشنواره برای عموم علاقه‌مندان در تمامی گروه‌های سنی میسر است و کاربران جهت شرکت در مسابقه باید یکی از قالب‌های فردی، گروهی و خانوادگی را انتخاب کنند. علاقه‌مندان می‌توانند هم در بخش فردی و هم گروهی البته با دو کتاب متفاوت در مسابقه شرکت کنند. ضمن اینکه شرکت همزمان در بخش الکترونیک و مکتوب از یک کتاب امکانپذیر نمی‌باشد. همچنین شرکت برای عموم کتابداران علاقه‌مند، تنها در بخش الکترونیک امکان‌پذیر است.


منابع معرفی شده در دهمین دوره جشنواره کتابخوانی رضوی

در فراخوان دهمین جشنواره کتابخوانی رضوی، ۱۲ کتاب در سه رده سنی کودک»، نوجوان» و جوان و بزرگسال» معرفی شده که بر این اساس در رده کودک» (۴ تا ۱۲ سال) کتاب‌های گنبد خورشید» نوشته معصومه مهری از انتشارات بنیاد امام رضا علیه‌السلام، زندگی حضرت معصومه سلام‌الله علیها» نوشته سید محمد مهاجرانی از انتشارات کتابک و همچنین در بخش ویژه این رده سنی، کتاب  ده قصه از امام هادی علیه‌السلام برای بچه‌ها» نوشته جعفر ابراهیمی از انتشارات قدیانی برای این رده سنی معرفی شده است.

در رده سنی نوجوان» (۱۳ تا ۱۷ سال) نیز آثاری با عناوین ستاره من: چهل قصه از زندگی امام رضا علیه‌السلام» نوشته ناصر نادری از انتشارات به نشر، نشانه‌ها : قصه‌هایی از زندگی امام رضا علیه‌السلام» نوشته ابراهیم حسن‌بیگی از انتشارات به نشر و همچنین در بخش ویژه این رده سنی کتاب مژده گل: داستان هایی از زندگی امام هادی علیه‌السلام» نوشته محمود پوروهاب از انتشارات کتاب جمکران به عنوان منابع جشنواره معرفی شده است.

همچنین در رده سنی جوان و بزرگسال» (۱۸ سال به بالا) شش کتاب امام رضا علیه‌السلام (تاریخ و سیره)» نوشته محمد باقر پورامینی از انتشارات معارف، امام رضا علیه‌السلام و ایران» نوشته سید حسین حر از انتشارات معارف، برمدار آفتاب: ترسیم زندگی بر مدار حیات رضوی» نوشته محمدحسین پورامینی از انتشارات معارف، شاهچراغ علیه السلام» نوشته جلیل عرفان‌منش ازدفتر پژوهش‌های فرهنگی و در بخش ویژه این رده سنی نیز کتاب‌های خورشید رهنمای: پژوهشی در زندگانی و سیره امام هادی علیه‌السلام» نوشته ابوالفضل هادی‌منش از انتشارات بهار دل‌ها و حکمت‌های نقوی: ترجمه و توضیح چهل حدیث از امام هادی علیه‌السلام» نوشته جواد محدثی از انتشارات به‌نشر معرفی شده است.



پوستر دهمین جشنواره کتابخوانی رضوی

به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور، دهمین دوره جشنواره کتابخوانی رضوی توسط نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور و با همکاری بنیاد فرهنگی هنری بین المللی امام رضا علیه‌السلام و معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در راستای اشاعه و ترویج فرهنگ منور رضوی، گسترش فرهنگ کتاب‌خوانی و مطالعه کتاب‌های مرتبط با سیره‌ پاک ائمه‌ معصومین علیهم‌السلام، به‌ویژه حضرت امام رضا علیه‌السلام و افزوده شدن منابع مرتبط با سیره حضرت امام هادی علیه‌السلام به عنوان بخش ویژه دهمین دوره، همزمان با ایام فرخنده دهه‌کرامت، برگزار می‌شود.

دهمین دوره جشنواره کتابخوانی رضوی علی‌رغم تعطیلی کتابخانه‌های عمومی، نخستین گام‌های خود را با استفاده از ظرفیت‌های فضای مجازی برداشته و با توجه به تعطیلی مراکز پیش‌دبستانی، مدارس و دانشگاه‌های سراسر کشور؛ امکان مشارکت در بخش‌های مختلف خود را در این بستر فراهم کرده است. خانواده‌ها و علاقه‌مندان گروه‌های مختلف سنی می‌توانند در این ایام با حضور در این جشنواره کتابخوانی، ضمن پر کردن بهینه اوقات فراغت، از این فرصت بهترین استفاده را برای ارتقای سطح کیفی و کمی مطالعات مذهبی و آشنایی با سیره حضرت امام رضا(ع)، حضرت امام هادی(ع)، حضرت معصومه (س) و حضرت احمدبن موسی شاهچراغ(ع) ببرند. کتابخانه‌های عمومی کشور نیز به محض بازگشایی آماده پذیرایی به صورت حضوری برای معرفی و فراهم کردن شرایط حضور در این جشنواره خواهند بود.

بر طبق روال دوره‌های گذشته، منابع مرتبط با سیره یکی از معصومین(ع) به کتاب‌های هر دوره این جشنواره اضافه شده که بر این اساس منابع مرتبط با حضرت معصومه سلام‌ الله علیها در هفتمین دوره، منابع مرتبط با حضرت احمدبن موسی شاهچراغ علیه‌ السلام در هشتمین دوره، منابع مرتبط با حضرت ابن‌الرضا امام جواد علیه‌ السلام در نهمین دوره و کتاب‌هایی با موضوع حضرت امام هادی علیه‌السلام به عنوان بخش ویژه دهمین دوره جشنواره کتابخوانی رضوی در نظر گرفته شده است.


خاطرات علی امینی، یعقوب توکلی، انتشارات سوره مهر 
 
 
این کتاب شامل خاطرات دست‌نوشته علی امینی است که سال‌ 71 در خارج از کشور به زبان فارسی و در قالب 16 مقاله منتشر شد.پس از انتشار این مقاله‌ها، علی امینی در پاسخ به برخی سوالات مطرح شده درباره خاطراتش با دست‌اندرکاران مجموعه تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد گفت‌وگو کرد که نتیجه این گفت‌وگوها یک کتاب شد.
 

خاطرات مرضیه حدیدچی ، به کوشش محسن کاظمی، انتشارات سوره مهر
 
 
مرضیه حدیدچى (دباغ) از جمله ن مبارز در سال های منجر به پیروزی انقلاب ‏است که فعالیت ها و حرکت هاى ى خود را از سال 1346 آغاز کرد و این مبارزات را تا پیروزى انقلاب اسلامى ادامه داد. وی پس از پیروزی انقلاب فرمانده سپاه همدان، مسوول ‏بسیج خواهران و نماینده مجلس شورای اسلامی بوده است.
 
ماجراى قیام 15 خرداد 1342، تحصیل در محضر آیت‏الله سعیدى و شروع مبارزات، دستگیرى و شکنجه توسط عوامل شاه در سال 1352، هجرت به انگلستان، فعالیت هاى ى در انگلیس، سوریه و لبنان، عزیمت به نوفل لوشاتو، فرماندهى سپاه همدان و عزیمت به مسکو براى ابلاغ پیام‏ حضرت امام خمینی (ره) به میخائیل گورباچف از جمله محورهای موضوعی خاطرات مرضیه حدیدچی هستند.

 
این کتاب اگرچه طبق عنوانش بیان خاطرات یکی از مبارزان قبل از انقلاب است اما در دل آن خاطرات جذاب، خواندنی و جالبی درباره مبارزات قبل از انقلاب و گروهک های مختلف بویژه سازمان مجاهدین خلق دارد و با اینکه نزدیک به یک دهه از چاپ اولیه آن می گذرد، همچنان جزو کتاب های پر فروش در زمینه تاریخ شفاهی محسوب می شود.
 

 

ریشه‌های انقلاب ایران

ترجمهٔ عبدالرحیم گواهی

 دفتر نشر فرهنگ اسلامی

اصلِ کتاب، با عنوانِ ریشه‌های انقلاب: تاریخ تفسیری ایران مدرن» در ۱۹۸۱ منتشر شده است. کدی در تحلیل خود از چرایی وقوع انقلاب ایران، تلاش کرده تا توأمان به عوامل اجتماعی، ی، اقتصادی و فرهنگی جامعة ایران که در طول تاریخ معاصر (از قرن نوزدهم میلادی و آغاز رویارویی اجتناب ناپذیر ایران با غرب) شکل گرفته‌اند، توجه داشته باشد. با این حال، کتاب بیش از آنکه تحلیلی نظری ارائه دهد، متکی بر گزارش است.


انقلاب اسلامی، برون رفت از عالم غربی

اصغر طاهرزاده

لب‌المیزان، ۱۳۸۸

همان‌طور که عنوان کتاب نشان می‌دهد، مسئلۀ اصلیِ کتاب، حول دو محورِ کلی می‌گردد: مبانی دینی و بالاخص عرفان شیعی انقلاب و تضاد ذاتیِ آن با مبانی مدرنیتۀ غربی. استاد طاهرزاده در این کتاب که شامل شش بخش اصلی است، کوشیده تا انقلاب اسلامی را از منظری بنمایاند که راه تفکر نسبت به آن گشوده گردد» (ص۲۵). بخش‌هایی شش‌گانۀ کتاب، عبارتند از: انقلاب اسلامی، بستر عبور از غرب یا بسط مدرنیته؟»، انقلاب اسلامی و راه برون‌رفت از عالم غربی»، انقلاب اسلامی و برگشت به تماشاگری راز»، انقلاب اسلامی، بستر توحید در قرن حاضر»، انقلاب اسلامی و گشودن جبهۀ حق در ظلمات دوران» و ای امام». همان‌طور که عناوین نشان می‌دهند، طاهرزاده اولاً انقلاب اسلامی را یک انقلاب معنوی در برابر دنیای مادی غرب می‌داند و ثانیاً همان‌طو رکه فصل پایانی نشان می‌دهد، تاکید زیادی بر نقش بی‌بدیل امام خمین (ره)، بالاخص وجوه عرفانی شخصیت ایشان دارد. بنابراین طاهرزاده کوشیده تا انقلاب اسلامی را به‌عنوان ملاک و معیار حق و باطل جلوه دهد: می‌توان انقلاب اسلامی را یک رستاخیر معنوی به شمار آورد که حساب و جایگاه هر کس را در دوران کنونی که دوران تقابل انقلاب سلامی با فرهنگ مدرنیته است، تعییین می‌کند» (ص۱۴). نکتۀ دیگری که طاهرزاده در فصل به آن می‌پردازد، پیوند مبانی تفکر شیعه، نظیر واقعۀ غدیر و انتظار در عصر غیبت با انقلاب اسلامی است. اما نویسنده در فصل دوم، به قطب متضاد انقلاب اسلامی، یعنی غرب و مدرنیته می‌پردازد و با مقابل قراردادنِ هدف این دو جبهه، راه‌برون رفت از عالم غربی را منحصر به انقلاب اسلامی می‌داند. لذا در فصل سوم، به مصادیق تقابل انقلاب اسلامی و مدرنیته مانند محدودیت‌های علم تجربی، وارونگی فرهنگی و نظایر آنها اشاراتی دارد. فصل چهارم، به مصادیق مبارزۀ جبهۀ توحیدی و جبهۀ غرب می‌پردازد و در ضمن آن، به تفاوت‌های انقلاب اسلامی و انقلاب مشروطه نیز توجهاتی دارد. نکتۀ قابل توجه که بیشتر در فصول اول تا چهارم دیده می‌شود، توجه شدیدی است که طاهرزاده به ذات‌داشتن» انقلاب اسلامی و بی‌ذات» بودن مدرنیته و نگاه‌های غربی دارد، تا جایی که مبنای اصلی کتاب حاضر را ذات‌داشتن انقلاب اسلامی می‌داند (ص۱۷). فصل پنجم، به مباحث جزئی‌تری می‌پردازد که در عصر مابعد انقلابی به کار می‌آیند. طاهرزاده در این فصل، به تکیه بر مبانی فلسفۀ تاریخی شیعه که در انقلاب اسلامی به ظهور رسیده، به ظرفیت‌های انقلاب اسلامی مانند مدیریت معنوی»، معنی کامیابی» و شاخصۀ اصلی انقلاب اسلامی» اشاره می‌کند. فصل پایانی، به‌نوعی سخنان نویسنده در کتابی دیگر با عنوان امام خمینی (ره) و خودآگاهی تاریخی» بسط یافته‌اند. طاهرزاده، از آن دسته از متفکرینی است که شدیداً به نقش بی‌بدیل امام خمینی (ره)، بالاخص افق‌های عرفانی ایشان در شکل‌گیری و نیز تبیین انقلاب اسلامی معتقد است. در صفحات پایانی کتاب در وصف پیوند انقلاب اسلامی و جایگاه حضرت امام (ره) چنین آمده است: ای امام! تو به ما درس صحیح زندگی کردن دادی و تا تو را شاگردی می‌کنیم، زنده‌ایم؛ از خود انقلابی به جای گذاشتی که خورشیدی است در شب تاریک و یخ‌زده این قرن. تو رمز و زار حیات آسمانی و عزت زمینی را بر جای گذاردی، حال از خدایت بخواه تا بتوانیم از آن پاسداری کنیم» (ص۲۳۳).


انقلاب اسلامی و مبانی بازتولید آن

عماد افروغ

انتشارات سورۀ مهر؛ ۱۳۸۶

کتاب مذکور، همچون بسیاری از آثار دکتر افروغ، مجموعه ‌مقالاتی است که البته به‌رغم پراکندگیِ ظاهری، واجد خط فکرها و اشتراکات معنایی قابل توجهی است. کتاب شامل ۱۵ گفتار است. گفتارهای اول و دوم، پیش‌گفتار» و مقدمه» است و گفتار سوم و چهارم، آسیب‌شناسی انقلاب اسلامی» و ماهیت، ضرورت و ارکان نقد در جمهوری اسلامی» است. اما بحث اصلیِ کتاب از گفتار پنجم آغاز می‌شود؛ جایی که دکتر افروغ به تبیین فلسفیِ انقلاب اسلامی بر اساس حکمت متعالیه» می‌پردازد. گفتارهای ربط دو گفتمان مشروطه و انقلاب اسلامی»، خودآگاهی تاریخی» و مشروعیت در نگرش امام خمینی (ره)»، به‌لحاظ محتوایی، قرابت زیادی با گفتار پنجم دارند. تبیین و بحث پیرامون مسائل انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی، عمدتاً در گفتارهای نهم، دهم و یازدهم به ترتیب با عناوین معناداری مردم‌سالاری دینی»، آزادی در اندیشۀ ی امام خمینی (ره)» و دموکراسی در اندیشۀ ی امام خمینی» آمده است. افروغ در گفتارهای دوازدهم و سیزدهم، بحثی پیرامون جایگاه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی با عناوین انقلاب اسلامی، رنسانی دیگر» و جمهوری اسلامی، ترجمان فلسفۀ ی سوم» مطرح ساخته است. گفتارهای چهارده و پانزده، بایسته‌های اصول‌گراییِ خلاق و انتقادی» و جنبش حزب‌الله، بسط یافتۀ انقلاب اسلامی»، اولی مقاله‌ای کوتاه و فشرده و دومی سخنرانی نویسنده در همایش شهدای مقاومت لبنان است. مرگ‌آگاهی و فرهنگ ایثار» ضمیمۀ فصل پانزدهم و آخرین بحث این کتاب است. در میان این پراکندگی ظاهری، می‌توان چند نکته را به‌عنوان شاخصۀ مباحث افروغ بررسی کرد: اول، روش‌شناسی رئالیسم انتقادی صدرایی است که افروغ با تکیه بر آن، به تحلیل انقلاب اسلامی، به‌عنوان یک پدیدۀ اجتماعی-ی می‌پردازد. دلیل تأکید افروغ بر این روش در قیاس با روش‌های پوزیتویستی و هرمنوتیکی، التزام این روش به وجود یک جوهر باطنی ونفس‌الامری در ورای تغییرات معرفتی و اجتماعی است. با استناد به فرمایش حضرت امام (ره) که این انقلاب، هدیه و تحفه‌ای الهی و واقعیتی منحصربه‌فرد است»،بررسی این پدیده، نظریه‌ای منحصر‌به‌فرد و ناظر به جوهر الهی را می‌طلبد (ص۶۰). نکتۀ دومی که می‌توان از این کتاب استخراج کرد، این است که سفر چهارم اسفار اربعۀ صدرایی نیز به تبیین انقلاب اسلامی با تاکید بر نقش بی‌بدیل حضرت امام (ره) تاکید دارد. افزون بر این، تاکید افروغ بر اینکه انقلاب اسلامی، ریشه در نگرش صدرایی امام (ره)» داشته، معطوف به نکاتی مانند کل‌گرایی توحیدی و یکی شدن دین و ت در این مکتب فلسفی نیز می‌گردد (صص۱۰۸-۱۱۱). نکتۀ سوم، معطوف به مسئلۀ مشروعیت که در نظام صدرایی و اندیشۀ امام خمینی (ره) آمیخته‌ای از حقانیت» و مقبولیت» است، می‌گردد (ص۵۵). بنابراین تاکید دکتر افروغ بر تبیین صدرایی، صرفاً به وقوع انقلاب اسلامی باز نمی‌گردد، بلکه نویسنده، با دل‌نگرانی از استمرار انقلاب اسلامی در قالب نظام جمهوری اسلامی، مبانی صدرایی را فرا می‌خواند تا این مسائل را تبیین نماید. لذاست که بر همین اساس، به آسیب‌شناسی انقلاب اسلامی و نقد جمهوری اسلامی می‌پردازد و مهمترین آسیب این انقلاب را تئوریزه نکردن انقلاب اسلامی به‌مثابه واقعیتی منحصر‌به‌فرد» می‌داند.



کتاب من زنده ام

من زنده ام

کتاب من زنده ام» در حوزه اسارت و بخشی از خاطرات نانوشته ۴ بانوی اسیر ایرانی به نگارش در آمده تا پاسخگوی بسیاری از سوالات بدون پاسخ در حوزه اسارت بانوان ایرانی در زندان‌های رژیم بعثی در دوران هشت سال دفاع مقدس باشد. سی و چند روز بیشتر از حمله‌ رژیم بعث به ایران نگذشته بود که چهار نفر از دختران امام خمینی به دست نامحرمان اسیر شدند. بنات الخمینی» عنوانی بود که سربازان صدام به چهار بانوی امدادگر ایرانی داده بودند. بعثی‌ها اول که ماشینشان را محاصره می‌کنند، از خوشحالی پایکوبی می‌کنند و پشت بی سیم به فرماندهان شان اعلام می‌کنند که دختران خمینی را گرفتیم! بعدتر برخی دیگر از افسران بازجو به این بانوان غیرنظامی می‌گویند از نظر ما شما ژنرال‌های ایرانی هستید.

عنوان کتاب که بر روی جلد چاپ شده، دستخط معصومه آباد است. آن روز که برای فرار از بی خبری مفقودالاثری برای خانواده اش یا هر کسی که می‌توانست فارسی بخواند نوشته بود: من زنده ام. معصومه آباد»
این کتاب به تقریظ سید علی ‌ای و توسط انتشارات بروج به چاپ رسیده است.
بخشی از کتاب:
نمی‌خواستم جلوی دشمن ضعف نشان دهم. عنوان بنت الخمینی و ژنرال به من جسارت و جرأت بیشتری می‌داد. اما از سرنوشت مبهمی که پیش رویم بود می‌ترسیدم. نمی‌توانستم فکر کنم چه اتفاقی ممکن است بیفتد. دلم روضه‌ امام حسین می‌خواست. دوست داشتم یکی بنشیند و برایم روضه‌ عصر عاشورا بخواند. خودم را سپردم به حضرت زینب.

وقتی ما را داخل گودال انداختند، برادر‌ها جا باز کردند. روی دست و پای همدیگر نشستند تا ما دو تا راحت بنشینیم و معذب نباشیم. سرباز‌های عراقی که این صحنه را دیدند، به آن‌ها تشر زدند که چرا جا باز می‌کنید و روی دست و پای هم نشسته اید؟ و با اسلحه هایشان برادر‌ها را از هم دور می‌کردند. نگاه‌های چندش آور و کش دارشان از روی ما برداشته نمی‌شد. یکباره یکی از برادر‌ها که لباس شخصی و هیکل بلند و درشتی داشت با سر تراشیده و سبیل‌های پرپشت و با لهجه‌ی غلیظ آبادانی، جواد (مترجم ایرانی عراقی ها) را صدا کرد و گفت: هرچی گفتم راست و حسینی براشون ترجمه کن تا شیرفهم بشن. رو به سرباز‌های بعثی کرد و گفت: به من می‌گن اسمال یخی، بچه‌ی آخر خطم، نگاه به سرم کن ببین چقدر خط خطیه، هرخطش برای دفاع از ناموسمونه ما به سر ناموسمون قسم می‌خوریم، فهمیدی؟ جوانمرد مردن و با غیرت و شرف مردن برای ما افتخاره. دست به سبیلش برد و یک نخ از آن را کند و گفت:ما به سبیلمون قسم می‌خوریم. چشمی که ندونه به مردم چطور نگاه کنه مستحق کور شدنه. وقتی شما زن‌ها رو به اسارت می‌گیرید یعنی از غیرت و شرف و مردانگی شما چیزی باقی نمونده.



دختر شینا - فروشگاه فرهنگی راه کتاب


دختر شینا

دختر شینا» روایت خاطرات قدم‌خیر محمدی کنعان، همسر سردار شهید ستار ابراهیمی از شهدای برجسته استان همدان است که در عملیات والفجر ۸ به شهادت رسید. قدم خیر محمدی کنعان (۱۳۴۱)، راوی کتاب، در ۱۴ سالگی با ستار (صمد) ابراهیمی هژیر ازدواج می‌کند و صاحب پنج فرزند می‌شوند. در بیست و چهار سالگی شوهرش را در جنگ از دست می‌دهد و از آن زمان و با وجود ۵ فرزند، ازدواج نکرد و به تنهایی فرزندانش را بزرگ کرد.

بهناز ضرابی‌زاده که نگارش این اثر را برعهده داشته، درباره شخصیت راوی کتاب می‌نویسد: این موضوع برای من بسیار تامل برانگیز بود، زنی که در روستا زندگی می‌کرد به فضای شهر آمده و به تنهایی در اوج جوانی، تمام هم و غمش بزرگ کردن فرزندانش شده بود بنابراین تصمیم گرفتم درباره فراز و نشیب‌های زندگی این زن با او مصاحبه کنم.

کتاب دختر شینا» توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.
بخشی از کتاب:
داشتم از پله‌های بلند و بسیاری که از ایوان آغاز می‌شد و به حیاط ختم می‌شد، پایین می‌آمدم که یک‌دفعه پسر جوانی روبه‌رویم ظاهر شد، جا خوردم،زبانم بند آمد. برای چند لحظه کوتاه نگاهمان به هم گره خورد. پسر سرش را پایین انداخت و سلام داد. صدای قلبم را می‌شنیدم که داشت از سینه‌ام خارج می‌زد. آن قدر هول شده بودم که نتوانستم جواب سلامش را بدهم. بدون سلام و خداحافظی دویدم توی حیاط و از آن‌جا هم یک‌نفس تا حیاط خانه خودمان دویدم. زن برادرم، خدیجه، داشت از چاه آب می‌کشید. من را که دید، دلو آب از دستش رها شد و به ته چاه افتاد. ترسیده بودم، گفت: قدم چه شده؟ چرا رنگت پریده؟ کمی ایستادم تا نفسم آرام شد. با او بسیار راحت و خودمانی بودم. او از همه زن برادرهایم به من نزدیک‌تر بود، ماجرا را برایش تعریف کردم. خندید و گفت: فکر کردم عقرب تو را زده پسر ندیده.



دا - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

دا

دا» کتابی است درباره خاطرات سیده زهرا حسینی در زمان جنگ و محاصره خرمشهر و در حدود ۷۰ بار تجدید چاپ شده است. گذشته از نقد‌های فراوانی که بر این کتاب وجود دارد به بررسی مختصر آن از زبان عبدالحمید جعفری می‌پردازیم. کلمه دا» همان دایه یا دایکه یا دالکه یا مادر به زبان کردی است که مخفف آن می‌شود دا». کتاب دا خاطرات سیده زهرا حسینی، یکی از دختران شجاع خرمشهر است که آن را به مادرش تقدیم کرده است.

کتاب دا» اثر سیده زهرا حسینی  توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.
بخشی از کتاب:
رفتم طرف شیلنگ آبی که گوشه باغچه افتاده بود. شیر را باز کردم. خدا را شکر آب می‌آمد. اول دستم را که بعد از جمع کردن مغز پیرمرد خاکمال کرده بودم شستم. بعد دستم را پر از آب کردم و به طرف دهان بچه بردم. صدای گریه اش آرام شد و دهانش را به آب نزدیکتر کرد، ولی سریع سرش را برگرداند و گریه اش را از سر گرفت. بی تابی بچه را که می‌دیدیم به بی کسی و بی پناهیش فکر می‌کردم و می‌خواست دلم بترکد. دیگر نتوانستم جلوی اشکهایم را بگیرم. رفتم توی همان وانتی که هنوز مشغول تخلیه جنازه هایش بودند، نشستم. چهره زن‌های کشته شده در نظرم بود. یعنی کدامیک از این‌ها مادر این طفل معصوم بودند؟



دانلود کتاب پایی که جا ماند - سید ناصر حسینی پور - کتابراه

پایی که جا ماند

کتاب پایی که جا ماند» یادداشت‌های روزانه سید ناصر حسینی پور از زندان‌های مخفی عراق است. سید ناصر حسینی پور این کتاب را به گروهبان عراقی ولید فرحان» سرنگهبان اردوگاه ۱۶ تکریت  که در زمان اسارت، او را بسیار شکنجه و آزار داده، تقدیم کرده است.

سید ناصر چهارده ساله بود که به جبهه رفت و در شانزده سالگی در آخرین روز‌های جنگ، در جزیره مجنون به اسارت عراقی‌ها درآمد، وقتی اسیر شد یک پایش تقریباً قطع شده و به رگ و پوستی بند بوده است. با این حال تصمیم می‌گیرد در دوره بعد از اسارت باز هم دیده‌بان اتفاقات و حوادث باشد، اما این بار بدون دوربین و دکل. او دیده‌ها و شنیده‌هایش را در کاغذ‌های کوچکی که از حاشیه رومه‌ها و کتاب‌های ارسالی سازمان مجاهدین خلق جمع آوری کرده است، با رمز می‌نویسد و در لوله عصایش جاسازی می‌کند.

کتاب پایی که جا ماند» اثر سید ناصر حسینی پور  توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.
بخشی از کتاب:
امروز بعدازظهر دمای هوا نسبت به روز‌های قبل چند درجه کمتر بود. هر چند برای ریختن آتش تهیه از غروب تا موقع طلوع خورشید مشکلی نبود؛ برای دشمن، مشکل در روز و گرمای بالای ۴۵ درجه بود. دشمن با شلیک گلوله‌های دودزا و فسفری برای ثبت تیر، جاده خندق و جاده‌های عقبه و پشتیبانی ما از جمله جاده‌های سیدالشهدا، بدر قمربنی‌هاشم، صاحب امان، شهید همت و جاده جدیدالاحداث شفیع‌زاده معروف به توپخانه را گراگیری کرد. در این‌جور مواقع دشمن جاده‌ها، سنگر‌های فرماندهی، محل تجمع نیروها، آتشبار‌های ادوات و توپخانه را با گلوله‌های دودزا نشانه‌گیری می‌کرد، دیده‌بان‌های عراقی محل اصابت گلوله‌ها را رصد کرده و برای پاتک ثبت تیر می‌کردند. آن‌طور که بچه‌های اطلاعات قرارگاه می‌گفتند، عراقی‌ها روبه‌روی جزیره مجنون فقط ۱۳۰ کاتیوشا در خط دومشان مستقر کرده بودند.



کتاب "از معراج برگشتگان"

این کتاب درباره خاطرات حمید داوودآبادی در طی سال‌های ابتدایی انقلاب تا پایان جنگ است و فصلی دارد که به آشنایی وی و شهید مصطفی کاظم زاده» می‌پردازد. این فصل یکی از بخش‌هایی بود که خیلی مورد توجه و استقبال مخاطبان قرار گرفت. به همین دلیل نویسنده تصمیم گرفت محتوای آن فصل از کتاب را با خاطراتی که از آن شهید از سال‌های بعد از جنگ دارد ضمیمه کند و همراه با عکس و اسناد که از این شهید برجای مانده است به صورت یک کتاب مستقل منتشر کند.


دیدم که جانم می‌رود

شهید مصطفی کاظم زاده در ۹ شهریورماه ۱۳۴۴ در محله شاهپور دیده به جهان گشود. این کتاب به زندگینامه، آشنایی، آشنایی با امام، عضویت در حزب الله شرق تهران، حضور در جبهه و آشنایی با رزمندگان دفاع مقدس، عملیات رمضان، وصیت نامه خوانی، تشییع و شهادت و . به همراه آلبوم تصاویر و اسناد منتشر شده در مطبوعات کشور در هنگام شهادت وی می‌پردازد.

این کتاب اثر حمید داود آبادی و توسط انتشارات شهید کاظمی به چاپ رسیده است.
بخشی از کتاب:
چه کار باید می‌کردم، اصلا چه کار می‌توانستم بکنم؟ مصطفی داشت می‌رفت: تنهای تنها. اما من نمی‌خواستم بروم اصلا من اهل رفتن نبودم. نه می‌خواستم خودم بروم نه مصطفی. تازه او را کشف کرده بودم برنامه‌ها داشتم برای فردا‌های دوستی مان حالا او داشت می‌رفت. او داشت می‌شد رفیق نیمه راه، من که ماندم. من که اصلا اهل رفتن نبودم ماندن مصطفی، برای من خیلی مهم و با ارزش‌تر بود تا رفتنش. حالا باید او را چه طوری از رفتن منصرف می‌کردم. بدون شک خودش بود. مگر نه اینکه من نخواستم بروم و نرفتم پس اگر او هم از ته دل به خدا التماس می‌کرد که نرود حتما می‌توانست دل خدا را به دست بیاورد. پس باید کاری می‌کردم که نگاه و خواست مصطفی عوض شود باید با خواست و تمایل او نظر خدا را هم برمی‌گرداندم.




روزشمار زندگی امام خمینی (س) - پاتوق کتاب فردا

روزشمار زندگی امام خمینی/ علی اکبر رنجبر کرمانی/ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی

 این کتاب به حکایت‌هایی دربارة زندگی روزانة حضرت امام خمینی، رضوان الله علیه، می‌پردازد و همچنین سیر کلی حیات پربرکت ایشان را به چهار دوره تقسیم می‌کند: دورة اول که ایشان فردی عادی بودند و حوادث زندگی‌شان هم عادی و شبیه به زندگی میلیون‌ها انسان دیگر بوده است، اما توانسته‌اند مدارج علمی و اخلاق عملی را طی کنند و به چهره‌ای شاخص تبدیل شوند. دورة دوم که دورة آغاز مبارزات امام خمینی(س) علیه استبداد و استعمار است. این دوره سال‌های 1340 تا مهاجرت به پاریس را شامل می‌شود. ایشان در دورة سوم مقیم پاریس هستند و رهبری بلامنازع انقلاب اسلامی را در دست دارند. دورة چهارم از 22 بهمن ماه 1357 تا رحلت ایشان ادامه می‌یابد که دوران 10سالۀ رهبری جمهوری اسلامی را شامل می‌شود.



شبکه اطلاع رسانی راه دانا

حدیث بیداری/ حمید انصاری/ نشرعروج

 این مهم است که سیر زندگانیِ شخصیت تاریخ‌ساز بزرگی چون حضرت امام خمینی، رضوان الله علیه، چگونه طی شده است که در نهایت ایشان به یک رهبر بزرگ جهانی تبدیل شده‌اند و توانسته‌اند موجب بیداری بشریت در عصر نو گردند.

 حدیث بیداری مروری است بر مهم‌ترین وقایع زندگانی حیات با برکت ایشان. جریان قیام و مبارزات ایشان و رهبری ایشان در دوران انقلاب اسلامی بخش‌هایی از زندگی ایشان است که کتاب حاضر به آن‌ها پرداخته است. از تولد تا استقرار در قم، تبعید به ترکیه، تبعید به عراق، مهم‌ترین رویداد‌های ی از 15 خرداد تا پیروزی انقلاب، سفر امام خمینی(س) به پاریس، بازگشت به ایران و. از عناوین این کتاب هستند.



پا به پای آفتاب - جلد1 by رضا ستوده

پابه پای آفتاب/ امیررضا ستوده/ نشر پنجره

 زندگی شخصی امام خمینی‌، قدس سرّه الشریف، به‌ عنوان‌ بزرگ‌ترین‌ شخصیت معاصر، می‌بایست در تمام ابعادش مورد پژوهش قرار گیرد تا بتوان آن گونه که باید از سیرة عملی ایشان الگو گرفت.

 مجموعه 6 جلدی پابه‌پای آفتاب توانسته است با جمع‌آوری خاطراتی ناب از نزدیکان امام(س) اثری بسیار مفید در این عرصه بر جای گذارد. اهل بیت و بستگان، اعضای دفتر ایشان در قم، نجف، پاریس و تهران، گروه پزشکی و معالج، و همچنین یاران، شاگردان و دوستان ایشان از جمله افرادی‌اند که با ایشان ارتباط نزدیک داشته‌اند و توانسته‌اند لحظات زیبا و شنیده‌نشده‌ای را دربارة ایشان بیان کنند که از تنوع و تازگی بسیار جذابی برخوردار هستند. تنوع افرادی که خاطرات خویش را بیان می‌کنند یکی دیگر از خصوصیات این کتاب است.


کتابخوان همراه پژوهان

محبوبیت و عظمت شخصیت تاریخی امام خمینی، رضوان الله علیه، در عصر حاضر از ایشان چهره‌ای محبوب در سراسر عالم ساخته است. فاصلة نسل جوان از درک معرفتی این شخصیت بزرگ نویسنده را بر آن داشته است تا به پژوهش دربارة ایشان بپردازد و پس از سال‌ها تلاش در این زمینه بتواند اثری جاودانه در این موضوع ارائه کند.

 نویسنده به خوبی توانسته است با بیان گوشه‌های از افکار و فعالیت‌های ی و اجتماعی امام خمینی(س)، از زمان استبداد رضاخان تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران و پس از آن، و حوادث مهم حیات مبارکشان شناختی مطلوب از ابعاد ی، اجتماعی، اخلاقی و فکری به‌جا‌مانده از ایشان برای نسل سوم ارائه دهد تا این نسل بتواند به مثابة یک الگو پیرامون شخصیت آن حضرت معرفت پیدا کنند. بیان و توصیف آثار علمی ایشان از دیگر ویژگی‌های این کتاب است.


دانلود رایگان کتاب امام خمینی (ره) خودآگاهی تاریخی | کتابچین

 خودآگاهی آن نوع از آگاهی است که به عمق جان انسان سرایت کرده و سراسر وجودش را فرامی‌گیرد.»

 رویکرد متعالی به انقلاب اسلامی ایران که مبتنی بر دیدگاه‌های رهبر کبیر انقلاب، رضوان الله علیه، است خصوصیت متمایز این اثر می‌باشد. نویسنده معتقد است که ذات انقلاب اسلامی با تمام تحولات تاریخی غربی تفاوت ماهوی دارد و لذا نمی‌توان با همان الگوی معرفتی به تحلیل این جریان تاریخ‌ساز نشست. بنابراین بررسی جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی و نقش آن در حال و آیندة جهان با عینک غربی، جز دوری از حقیقت آن، ثمری در پی نخواهد داشت. بنابراین بهترین نوع نگاه مبتنی بر هندسة معرفتی امام خمینی، رحمت الله، است که نویسنده در این کتاب سعی در تببین آن دارد.


آخرین مطالب

آخرین جستجو ها

grounworkwitspods ruiminrailigh عاشقانه های یک مجنون marevenwa Loretta's style flureljebul مطالب اینترنتی pocobbthumpue nahabinra leomeaboggting